mi cancion favorita en español

هولاااا:>>(هروقت من اول پستام سلام کردم بدونین یه پست خفن تو راهه...xD)

به تازگی، آهنگایی که گوش میدم بیشترشون اسپانیایی شدن و همشم به لطف لاونداس:/xD

سو از اونجایی که دلم نمیخواست فقط خودم از زیباییشون فیض ببرم..دلم خواست بیام چندتاشو اینجا و اینجوری براتون بزارم که خلاصه شما ام گوش بدین:>

بریم ادامه~

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۰ ]
    • rio
    • Saturday 22 January 22

    نقطه پایان

    اون حسی که توی گذاشتن نقطه پایانه، اون حسی که همزمان هم اشکات سرازیر میشن و هم لبخندت صورتتو پوشونده، اونم وقتی برای مدت طولانی ای شخصیت هات رو بزرگ کردی و داستان زندگیشون رو روی کاغذ آوردی، فقط و فقط تجربه همین حس باعث میشه بخوام به نوشتن ادامه بدم و افکارمو تبدیل به صحنه زندگی کاراکترام کنم..:”)
    +اولدر امروز تموم شد~

  • ۹
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸ ]
    • rio
    • Friday 21 January 22

    for the next generation

    Start of Writing:2021.06.16

    End of Writing:2022.01.21

    220 days

    31 weeks

    7 months

    فقط چون دلم میخواست این تاریخ تا ابد یه جا ثبت بشه~

  • ۴
    • rio
    • Friday 21 January 22

    ~~~

    بهم یه دلیل برای ادامه زندگی بدید.


    یدونه دیگه.........


    من رو به آر کیو:عم عای عه جوک تو یو که اینجوری با قلبم بازی میکنین؟

  • ۱۱
    • rio
    • Friday 21 January 22

    0000

    تیونگ بلند شد و جلوی یوتا روی زانو هاش نشست تا بهتر بتونه صورت یوتارو ببینه:نه زندگی این نیست، زندگی تویی و کسایی که دوستشون داری و دوستت دارن، و کسایی که شاید مدتهاست خودشونو توی غرور زندانی کردن ولی هنوز دستاشون گرفتن هم و دوییدن توی چمن هارو طلب میکنه،

    +آرزوی آرامش~

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲ ]
    • rio
    • Friday 21 January 22

    well, I'm not sure

    -نه، نه نه این امکان نداره، معذرت میخوام، من، من نمیخواستم، نمیخواستم اینکارو بکنم..

    -صبر کن ببینم..تو..تو کی هستی؟....من..کیو کشتم؟..

     

    +خیلی وقت بود فن فیکشن انیمه ای ننوشته بودم..

    ++پری چان باید بتونه حدس بزنه کاپلش چیه=) هرچیم که باشه یه بار با رشوه دادن ازشون از زیر زبونم حرف کشید..

    +++عنوان به خاطر اینه که نمیدونم اسمشو چی بزارم فعلاxD

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۲ ]
    • rio
    • Thursday 20 January 22

    برشی از کتاب-3-

    انزو سلطنت را به ارث برد، جولیتا بر خون سلطنتی اش تکیه کرد، میو بر بلدین حکم می راند چون برای این کار زاده شده

    اما حکمران واقعی زاده نمی شود. ما ساخته می شویم.

    برگزیدگان جوان، جلد دوم، انجمن رز

    +کتابشو هستی توی مدرسه بهم قرض داد و دوتا جلد اولش رو توی یه روز خوندم، بی نظیر بودن:)

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۴۸ ]
    • rio
    • Wednesday 19 January 22

    اوکی..ولی..

    اوکی ولی داشتن دوستی که از روی صدات بفهمه خوب نیستی و مجبورت کنه حرف بزنی>>>

  • ۱۱
    • rio
    • Wednesday 19 January 22

    feels like heaven feels like hell

    -غذا چی داریم؟

    +سلام کن اولش حداقل!

    -سلام، غذا چی داریم؟

    +کتلت داری، برو لباساتو عوض کن بیا.

    -وای چه بوی خوبی داره؛

    +کلاه سویشرتتو بردار، شبیه هکرای فیلما شدی!

    -خوبه دیگه، مثل ناشناسا میشم!

    *سکوت*

    -نمره های زیستمونو دادن.

    +چند شدی؟

    -هیجده و نیم.

    -خوبه؟ چرا چیزی نمیگی؟

    +غلط خیلی بزرگ که نداشتی؟

    -نه، همش بی دقتی بود.

    +کی بیست شد؟ لابد ر؟

    -ر؟ مامان خانوم این بود رسمش؟ نخیرم، ر پونزده و نیم شده.

    +یا خدا، پونزده؟

    -اوهوم؛ کلا زیستو متوجه نمیشه. مثل من که فیزیکو درک نمیکنم.

    +مامان باباش مجبورش کردن بیاد تجربی؟

    -آره، هوش ریاضی داره، باید میرفت ریاضی

    +این که خیلی بده. خداروشکر ما هیچوقت مجبورت نکردیم بری تجربی.

    -....

    -ممنونم مامان، خوشمزه بود.

    +کجا میری؟ هنوز که تمومش نکردی!

    -یه نگاهی به جغرافیا بندازم. زیاد بود خیلی گشنم نیست.

    +باشه عزیزم.

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱ ]
    • rio
    • Wednesday 19 January 22

    Can't Control Myself-Taeyeon

    can't control myself

    By taeyeon

    Magic Spirit

    تو بهم میگی دیوونه، خب که چی؟

    چون من نمیتونم خودمو کنترل کنم

    جلوی تو

    همه چیز از کنترل خارج میشه

    انگار همه چیز منفجر میشه

    چون من نمیتونم خودمو کنترل کنم

     

    +هربار ته یون آهنگ جدید میده اینجوریم که اوکی دیگه رو دست اینیکی نمیاد بعد آهنگ بعدیشو منتشر میکنه میبینم شاهکار تر از شاهکار هم پیدا میشه-

    ++آهنگش خیلی عمیقه..

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۷ ]
    • rio
    • Tuesday 18 January 22
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~