-غذا چی داریم؟
+سلام کن اولش حداقل!
-سلام، غذا چی داریم؟
+کتلت داری، برو لباساتو عوض کن بیا.
-وای چه بوی خوبی داره؛
+کلاه سویشرتتو بردار، شبیه هکرای فیلما شدی!
-خوبه دیگه، مثل ناشناسا میشم!
*سکوت*
-نمره های زیستمونو دادن.
+چند شدی؟
-هیجده و نیم.
-خوبه؟ چرا چیزی نمیگی؟
+غلط خیلی بزرگ که نداشتی؟
-نه، همش بی دقتی بود.
+کی بیست شد؟ لابد ر؟
-ر؟ مامان خانوم این بود رسمش؟ نخیرم، ر پونزده و نیم شده.
+یا خدا، پونزده؟
-اوهوم؛ کلا زیستو متوجه نمیشه. مثل من که فیزیکو درک نمیکنم.
+مامان باباش مجبورش کردن بیاد تجربی؟
-آره، هوش ریاضی داره، باید میرفت ریاضی
+این که خیلی بده. خداروشکر ما هیچوقت مجبورت نکردیم بری تجربی.
-....
-ممنونم مامان، خوشمزه بود.
+کجا میری؟ هنوز که تمومش نکردی!
-یه نگاهی به جغرافیا بندازم. زیاد بود خیلی گشنم نیست.
+باشه عزیزم.