گریزی به سوی کتاب عیدانه:آبنبات پسته ای

سلام:>>
دقیق نمیدونم باید توی مقدمه پست چی بگم، این یه چالشه که هلن سان شروعش کرده و منم به دعوت از خودش دارم شرکت میکنم و خلاصه قصد دارم کتابامو بکنم تو پاچتون که شما ام برید بخونیدش:>
اینم پست خود هلن سان که ببینید چجوریه
با کتاب اولی که خوندم شروع میکنم، جلد دوم از این مجموعه؛

آبنبات پسته ای(۵/۵)

یه چیزی که درمورد من سر خوندن این مجموعه هست، اینه که من ترتیبارو نمیدونستم فقط میدونستم هل دار اوله. این شد که اول هل دارو خوندم، بعد دارچینی رو، که اینجا فهمیدم پسته ای رو باید قبل از دارچینی میخوندم، و خوندنش برام یه جورایی رسیدن به جواب جاهای خالی توی سرم درموردش بود.
از اونجایی که کتاب ایرانیه و توی بجنورد اتفاق میفته، تمام دیالوگ های توی کتاب با لهجه مشهدی و بجنوردی نوشته شدن و این خیلی داستانو قابل لمس تر کرده، حتی بعضی کلمات که مختص خود اون زبانن رو توی پاورقی ترجمه کرده، و این خیلی برای من جالب بود و لهجه شون روم نصب شده الان.
کتاب دوم توی حوالی سال 1370 اتفاق میفته. ایران بعد از جنگ که داره تلاش میکنه بعضی از آزادی های قبل از انقلاب رو به دست بیاره. تلاش میکنه موسیقی، فیلم سینمایی خارجی و بعضی لباس هارو عادی تر رواج بده(واقعا برام جالب بود که دیدم انقدر اون زمان سخت میگرفتن، یه سکانسی بود که دایی شخصیت اصلی موهاشو آلمانی زده بوده و بعد ماشین کمیته میگیرتش و به خاطر مدل موهاش بهش نسبت میدن که دخترارو دید میزده و کچلش میکنه و اره این هم تلخ بود هم جالب که الان چقدر بعضی چیزا که اون موقع افتضاح بوده عادیه) مثلا توی اواخر کتاب ما به انتخابات نمایندگی مجلس میرسیم و تفاوت انتخاب بین برادر و پدر شخصیت اصلی واقعا تعجب آوره. بیشتر نمیگم خودتون بخونیدش.
سبک طنز کتاب واقعا چیزی بود که نمیشد جلوی خنده خودتو بگیری. یه بخشی بود که شخصیت اصلی داشت درمورد دستشویی های مسجد حرف میزد؛

برای چیز های دیگر هم حاضر نبودم بروم آنجا، چون درهایش قفل نداشتند. یعنی آدم مجبور بود همیشه آماده باش بماند و در را با دستش نگه دارد تا مبادا یک نفر بی هوا در را باز کند.

این دقیقااا دستشویی مدرسه ماستتتxDD ینی اصلا خود خودشه انقد واقعیتههه در همین حد افتضاحxD
از یه چیز دیگه که خوشم اومد این مسئله بود که تمام شخصیت ها قابل لمس بودن. مورد علاقه خودم خواهر شخصیت اصلی که ملیحه باشه بود و بی‌بی، مادربزرگش. خود محسن که سوم راهنمایی بود داستان از زاویه دیدش بیان میشد هم به قدری افکارش به منی که کلا یک سال از شخصیت توی کتابش بزرگترم(درواقع دوسال...چون دهم میشه دوم دبیرستان نظام قدیم، ولی از طرفی من یه سال زود رفتم مدرسه)نزدیک بود که شده بود فک کنم خب اینجارو باید اینجوری کنی دیگه، بعد دقیقا همون میشد و برگام میریختxD
یه سری دیالوگ سس ماست دار هم داشت؛

ببین درسته مجردی مزایایی داره که متاهلی نداره، ولی از طرفی متاهلی هم معایبی داره که مجردی نداره
--
و چون اونجا نباید میخندیدیم، همه چیز صد برابر خنده دار تر شد.

که خیلی جذاب بودxD
درکل من واقعا با آبنبات پسته ای و دو کتاب دیگه مجموعه که آبنبات هل دار و آبنبات دارچینی باشه کیف کردم و به نظرم خوندنش خالی از لطف نیست~

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۴ ]
    • Lynn -
    • Saturday 26 March 22

    مشکلات پیش پا افتاده

    وارد کلیسا می‌شم اما هیچکس منو نمی‌بینه. به این مسئله عادت دارم. پایین دامن مشکیمو می‌تکونم و سرمو بالا می‌آرم و تو درست توی مسیر نگاهمی. نگاهم روی چشم‌هات و بعد تک تک اعضای صورتت سر می‌خوره. همین کافیه که توی خاطره ها غرق شم. وقتی دستت رو موقع رقصیدن رها کردم. وقتی چرخیدم و نزاشتم صورتمو ببینی. وقتی اون شب با دونستن چیزی که قرار بود بعد ها اتفاق بیفته توی قطار گریه کردم و تا صبح نخوابیدم چون من می‌دیدمش. حلقه مادرت رو توی جیبت. عکس دونفره‌مون توی کیف پولت. لبخند بزرگی که زده بودی و اطمینانت از اینکه قراره جواب مثبتی ازم بشنوی. قلبت مثل شیشه بود و من شکستمش و فرار کردم تا نشنوم حرف کسایی رو که هیچی نمی‌دونستن. کسایی که دلایلم رو مشکلات پیش پا افتاده بیان می‌کردن. فرار کردم و بعد برگشتم تا ببینمت ولی دیگه تویی نبودی که به من نگاه کنی. وقتی برای من نداشتی. مادرت با اون خوشحال تر بود. مردم تکرار می‌کردن اون مشکلات پیش پا افتاده من رو نداره و این منو ترسوند. چی می‌تونستم بگم؟ تو و اون دوشادوش هم توی سالن کلیسا راه می‌رین و پا به محراب می‌زارین. لبخند مادرت منو می‌ترسونه. کدومش بدتره؟ اینکه می‌دونم تو بدون من هم هنوز خوشحالی یا اینکه نمی‌تونم پنهان کنم پوزخندم رو؟ می‌بینمت که دستاش رو گرفتی و قسم می‌خوری که کنارش می‌مونی و اون لحظه ست که می‌فهمم دیگه برای من جایی نیست چون اون کسیه که دستت رو موقع رقصیدن ول نمی‌کنه و ولت نمی‌کنه که بری. یادمه ازم جواب خواستی اما بعضی وقتا فقط جوابی نمونده که بگی. حلقه مادرت توی جیبت، عکس دونفره‌تون توی کیف پولت، لبخند بزرگی که روی صورتته، و تو قرار نیست هیچکدوم از مشکلات پیش پا افتاده من رو به یاد بیاری.

     

     

    +فقط با خودم فکر کردم باید برای این آهنگ یه چیزی بنویسم. امیدوارم خوب شده باشه.

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵ ]
    • Lynn -
    • Thursday 24 March 22

    Seven-Taylos swift

     

    Sweet tea in the summer

    چای شیرین تو تابستون

    Cross your heart, won't tell no other

    قسم بخور که به کسی نمیگی

    And though I can’t recall your face

    و اگرچه نمیتونم قیافه ت رو به یاد بیارم

    I still got love for you

    ولی همچنان بهت عشق میورزم

    Your braids like a pattern

    موهای بافته شده ت مثل یه الگو میمونن ( الگوی خاصی دارن )

    Love you to the Moon and to Saturn

    از اینجا تا ماه و زحل دوستت دارم

    Passed down like folk songs

    مثل موسیقی های محلی و فولکلور سینه به سینه نقل میشه

    The love lasts so long

    عشق تو طولانی مدت باقی میمونه

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۱ ]
    • Lynn -
    • Wednesday 23 March 22

    depression

     افسردگی داشتن لزوما این نیست که حالت بد باشه، بعضی وقتا حتی ناراحتم نیستی ولی کل روز یه گوشه چسبیدی و توانایی درست حرف زدنت رو هم از دست دادی، و عملا هیچکاری نمی‌کنی با اینکه میدونی باید یه تکونی به خودت بدی اما اینکارو نمیکنی، و تمام فکرت این میشه که همه چی تقصیر توعه، و این روند مدام ادامه پیدا میکنه.

     

     

    +عیده، و چون عیده انتظار ندارم زیاد ببینمتون. اما اگه وضع کامنتای بلوهیون همینجوری ادامه پیدا کنه باید ادامه‌ش رو خواب ببینین.

  • ۸
    • Lynn -
    • Wednesday 23 March 22

    پستی بدون سر و ته #24

    1.اسپویل دیالوگی از اولدر/بلوهیون/وانشات جدیدم میخواید بگید~

    2.الان دایی و زن دایی مامانم اومدن اینجا درحالی که همین 20 دقیقه پیش تو خونه خاله مامانم دیدیمشون._. منم پیچیدم تو اتاق از بی حوصلگی ام دارم میمیرم...

    3.اگه بخوان ناهار بمونن چیTT گشنمه منTT

    4.ولی این نویسنده هایی که کلا همه داستاناشون یه یونیورس جدا داره خیلی خلاقن. من یک ساعت و نیم با یاسی 20 دقیقه تو حموم برا اسم یه سرزمین فسفر سوزوندم تهشم به نتیجه ای نرسیدم.....

    5.دیشب ارشان ازم پرسید پرسپولیسی یا استقلالی، گفتم پرسپولیس. بعد برداشت کری خوندن که آره شماها سرمربی درست حسابیم ندارین و اینا، رادان(برادرش) از تو اتاق پرید بغل من گفت منم پرسپولیسی ام، دیگه به جای زدن میاد نازم میکنهxD

    6.عموم میگفت اول از همه ارشان به خاطر اینکه ماهان استقلالیه، طرفدار استقلال شده، رادانم فقط چون میخواد باهاش مخالفت کنه پرسپولیسی شدهxDD

    7.ولی جفتشون رئالین:"/ به رادان گفتم بیا تو ام طرفدار بارسلونا شو باهم بر ضد داداشت فعالیت کنیم گفت نمیخوامxD

    8.حالا ارشان 7 سالشه رادان 5 سال من 16 سالxDDD

    9.عموم معلم ریاضی دبیرستانه، جدای اون تدریس خصوصی ام میکنه. تعریف میکرد یکی از شاگرداش سلام ونک بوده و قبل از نشانه ش اومده بوده اونجا تمرین کنه و اینا، بعد برگشت پرسید ریاضی نشانه تو چند زدی...فقط منطقه رو ترک کردم...xD

    10.علاوه بر دانا پائولا که کراشم بود، روی isabela merced و Lola indigo هم کراش زدم. عکس پست هم ایزابلاستTT ده یازده روز پیش آلبوم جدید داده، بعد من اول اصلاا از تایتلش(Agonia) خوشم نیومد، الان به حدی روش کراش زدم که هرجا میرم هی تکرار میکنم آگونیااا، آگونیاااxD

  • ۵
    • Lynn -
    • Tuesday 22 March 22

    welcome to the new me

     

    Song name:Mia by Danna paola

     

    اینو 28 ام درست کردم ولی تا الان حال آپ کردنشو نداشتم-

    آهنگش خیلی قشنگه:")

  • ۳
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱ ]
    • Lynn -
    • Monday 21 March 22

    هپی سال جدید

    باهم وارد قرن جدید شدیم، دوستتون دارم قشنگام بوس رو چشمای خوشگلتون

    امیدوارم امسال به اندازه خوشگلی لونا، خفنی پنتاگون، استعداد آیدل، خل بودن انسیتی، تعداد ام ویای اسکیز، باحالی استوری لاین ایتیز، مهربونی آن اند آف، خاص بودن رولینگ کوارتز، زیبایی لیریکای بلک پینک و خاطره انگیز بودن گرلز جنریشن سال خوبی براتون باشه^^

    هویی:خب بسه دیگه بیا پایین بچه

    هچان:تو اینجا چیکار میکنییی

    هویی:داش ما تو یه خونه زندگی میکنیممم

    ایونجی:قر تو کمرم فراوونههه

    ایونجی و یوتا:دنس بندری*

    کون:این پارچه هارو کجا-

    اولیویا:فاک اوپا اونا از جای خوبی نیومدن...

    تن:کمککککتصاصجتص یوجین داره از اونجاش خون میادد

    یوجین:پریود شدممممم

    چوئری:تو هیچی، تن چرا رد داده...

    مارک:ما یه مشت گی ریختیم اینجا تجربه نداریممم

    هویی:بیاید میخام دعای سال نو بخونممم

    ته ایل:خدایا به حق لی سومان ایشالا امسال یه آلبوم ۲۳ نفره بدن بهمون

    نائون:ایشالا وای‌جی نرینه به منو ای پینککک

    هویی:ایشالا من ب-

    من:شوت کردن دمپایی تو سر هویی* تو کونتو وردار از سربازی برگرد الانم که فرار کردی اومدی، دیگه دعا پیشکشت

    هچان:تو ام اولدرو آپ کن همه ببینن چه ظلمی در حق من شده

    اولیویا:اره آپ کن یه شاهکار هدیه بده به دنیا

    چانگبین:میگم این بمبه که واقعی نیس هس؟

    لوکاس و مارک درحال کش رفتن شیرینی های سر سفره*

    من:واقعی نیس ولی بعید نیست بشه

    چانگبین:

    من:ولی جدای همه چی، پسرا و دخترای قشنگم، مرسی که با بودنتون سال منو قشنگ تر کردین^^

    و سال نو در خانه آیلین اینا تحویل شد:>

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵ ]
    • Lynn -
    • Sunday 20 March 22

    Starykids ODDINARY

    توی دیلیم تمام ترک هارو دونه دونه براشون نظر دادم، و از اونجایی که همه جا گذاشتمشون گفتم اینجا هم بزارمشون~


    VENOM

    ونوم برای من یه غم عجیبی داشت، ریتم شروع و وسطش به نظر میاد که بهم نخورن ولی مطمئن باشید اینجوری نیست، به آخرای آهنگ که نزدیک می‌شین متوجه می‌شین دقیقا همون اندازه که از استری کیدز انتظار داشتین بی نظیره.

     

    MANIAK

    کمی که منیاک رو گوش بدید متوجه می‌شید دقیقا لایق تایتل ترک بودنه. ریتم و مخصوصا کورس اعتیاد آوری داره که می‌خواید مدام و مدام بهش گوش بدید. ووکال بی نظیر فلیکس توی منیاک واقعا مشخصه و رپلاین واقعا توی این آهنگ ترکوندن.

     

    CHARMER

    اصلا حرفی نمی‌مونه که درمورد این آهنگ بزنم. هرچیزیم بگم عمق مطلب رو فاش نمی‌کنه. دلم میخواست فقط گوش بدم بهش..

     

    FREEZ

    واقعا حس می‌کنم فریز شدم؟ رپ جیسونگ توی شروع آهنگ جدا زیباست، به من وایب سیک رو داد و حس می‌کنم به همون اندازه ازش لذت خواهم برد.

     

    LONLEY ST.

    حتی از شروع آهنگ می‌شه فهمید لونلی استریت آهنگیه که قراره باهاش گریه کرد و موقع تموم شدنش لبخند زد، همین بخش‌های انگلیسی آهنگ رو هم که متوجه می‌شم لیریک محشری داره و وایبش کاملا احساس معلق بودن و خالی شدن رو به شنونده منتقل می‌کنه. می‌تونم بگم منتظر همچین آهنگی بودم، بهش نیاز داشتم، و الان دارمش.

     

    WAITING FOR US

    او اس تی here always سونگمین رو یادتونه؟ ویتیتگ فور آس همون احساس رو داره اما با زیبایی بیشتر. عمیقا شیفته بی نظیر بودنشم و صدای ووکال لاینمون توی آهنگ، واقعا پرسیدنی و جذابه.

     

    MUDDY WATER
    طبیعتا وقتی یه آهنگ از ووکال لاین می‌شنویم، منتظر آهنگی از رپلاین هم هستیم. و می‌تونم بگم دیووانه وار عاشق این آهنگ شدم و قراره بارها گوشش بدم، اصلا جای توصیف نداره جدا محشره.

     

    +کامنتا رو جواب میدم...بعدا...:>

  • ۱۱
    • Lynn -
    • Friday 18 March 22

    playlist for you

    Playlist for my sweet friends:)

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۳ ]
    • Lynn -
    • Thursday 17 March 22

    Soy caprichosa

     

    Download Link

    ممنونم از لاوندا که ترجمه دقیق آهنگو بهم داد، و همچنین کاپریچوسا خیلی آهنگ گادیه برین دانا پائولا استن کنین تباها:)

  • ۹
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۷ ]
    • Lynn -
    • Wednesday 16 March 22
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~