نمیدونم، بیاین

فرض کنین حالم خوب نیس، یه آهنگ یا عکس یا حتی به جمله بهم بدین که حالمو بهتر کنه، ترجیحا آهنگ، چیزی که با شنیدنش یادتون بیفتم

وانمود کردن که مثلا نمیدونم قراره ایگنور شم و هیچکدوم به تخمتونم نباشه

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۳۸ ]
    • Lynn -
    • Tuesday 28 December 21

    اندراحوالات یونیورسز

     

    +اگه نفهمیدین..امشب لوگوی پنتاگون عوض شد~

    ++یکم شبیه لوگوی آیو نیس؟:/

    +++خوشگله نمیشه انکارش کرد ولی لعنتیا ما با لوگو قبلیه 5 سال خاطره داشتیممم

    ++++کینو میگفت این کامبک یه پنتاگون دیگه میشیم..نگو منظورش لوگو بوده..

    +++++اینکه الان زدیم تو خط یونان همش تقصیر کینوعههههxD کردنش واجبه بخدا-

  • ۳
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۴ ]
    • Lynn -
    • Monday 27 December 21

    ZOO

    *من درحال به فاک دادن دوستام با کراش سگی ای که رو ZOO زدم*

     

    +از همین الان اعلام کنم زو ماینه"-" انگشت کوچیکتون بهش بخوره انگشته رو میکنم تو کیسه صفراتون"-"

    ++ملودی خیلی قشنگ بود بای

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱ ]
    • Lynn -
    • Monday 27 December 21

    No Bailes Sola

    No bailes sola

    By danna paola

    Magic Spirit

    از دور به سالن بزرگی که به زیبا ترین شکل ممکن آراسته شده بود نگاه کرد. روی یکی از مبل های اطراف سالن نشسته بود و گیلاس شامپاینش رو توی دستاش میچرخوند. همیشه سعی میکرد زیاد جلب توجه نکنه تا بتونه راحت تر به آنالیز کردن اطرافش بپردازه اما حتی وجود داشتنش هم سر ها رو به سمتش خم میکردو کلمه های آدمارو میشنید:خدای من، اون لی فلیکسه؟ پسر وزیر؟

    اون روز اما همه چی فرق میکرد، کمتر کسی به فلیکس نگاه میکرد. و صد البته اون پسر از این بابت ناراحت نبود. جرعه ای از اون مایع مرواریدی نوشید و بعد بلاخره کسی که دنبالش بود رو پیدا کرد. با دیدنش لبخندی روی لب هاش نشستو از جاش بلند شد. لیوان باریک رو توی سینی یکی از خدمتکارا که سمتش اومده بود گذاشتو دستاشو توی جیب شلوار مشکیش فرو بردو به سمت کسی که دیده بود حرکت کرد، شاهزاده جوون کشورش که کل این جشن به افتخار اون برگذار شده بود.

    شاهزاده موهای مشکی رنگ تقریبا بلندی داشت و نیم تاج طلایی رنگ بی نهایت زیبا روشون جلوه میکرد و زیر نور چلچراغ میدرخشید. فلیکس بعد از نزدیک تر شدن به شاهزاده لبخندش عمیق تر شد و با زمزمه ای که فقط به گوش اون پسر میرسید گفت:قصد نداری برقصی هیون؟

    شاهزاده برگشت و دیدن فلیکس برقی رو توی چشماش پدید آورد. جوابش رو مثل خودش با زمزمه داد:مگه خودت نبودی که بهم گفتی تنها نرقصم؟

    فلیکس سرشو پایین انداختو آروم خندید. دوباره به چشمای نافذ هیونجین نگاه کرد و یه قدم جلو تر رفت، الان دیگه برای خیره شدن توی اون دوتا تیله مشکی که مثل اقیانوس فلیکسو توی خودشون غرق میکردن باید بالا رو نگاه میکرد. نجواکنان گفت:نو بایله سولا(تنها نرقص).

    هیونجین دستای ظریف فلیکس رو گرفت و چند قدم عقب تر رفت. محترمانه سرشو خم کرد:با من میرقصی می آمور؟

    فلیکس با لبخند محوی تایید کرد. وقتی اون دونفر وسط سالن رفتن، کم کم تمام توجه ها به سمتشون رفت. هیونجین و فلیکس طوری بهم نگاه میکردن که تمام حرفای ناگفته شون از پشت سیاهی چشماشون خونده میشد. فلیکس زیرلب گفت:فردا تمام روزنامه ها پر از شایعه باهم بودنمون میشه،

    شاهزاده لبخند زد و جواب داد:میخوای شایعه رو تبدیل به واقعیت کنیم؟

    فلیکس کنجکاو نگاهش کرد. هیونجین خم شد و توی گوشش نجوا کرد:اجازه میدی ببوسمت می آمور؟

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۴۷ ]
    • Lynn -
    • Sunday 26 December 21

    پستی بدون سر و ته#9

    1.کامپیوترمو پس گرفتمممممممممممم

    2.ولی آدم میفته رو دور تست دادن تا خار ام بی تی آیو در نیاره بیخیال نمیشه..دوباره رفتم تست دادم درصد t م شده بود 80...

    3.شتت من هنوز وویس قرائتمو نگرفتمممم

    4.خب الان دیگه گرفتم^^

    5.من و پرسون و ترنم کرممون گرفته داریم تو گروه پرونده های قتل ترسناک تعریف میکنیم واسه هم..

    6. با مامانم رفتیم خوراکی بخریم
    من:مامان میشه بستنی بخریم؟*-*
    مامانم:سردههه نخیرر
    من:..حداقل برام چیپس بخررTT
     مامانم:..باش برو بردار
    من که از اول هدفم چیپس بوده: باش هیهی:>

    7.ولی من انقد دوستتون دارم که تمام بستنیا و چیپسامو باهاتون تقسیم میکنم~

    8.نیوز دادن من:کاپ برا مامانم میخوام، استری کیدز یا تی اکس تی یا انهایپن، ترجیحن intj، انسان باشه با احساساتش بازی نکنه، گی شیپر، یوفوریا رم دیده باشه برا منم بستنی بخره حالا اگه با شرایط موافقید تشریف بیارید پی وییی

    لاوندا:از اینکه چنلو سمی کردی بگذریم، تو برا من شوهر میخوای یا برا خودت بابا؟-.-

    9.آرزوی شب کریسمس من: همه دور و بریام یوفوریا ببینن، با بچهای محفل بریم صفا سیتی، ایشالا سال دیگه همین موقع با کارخونه سم سازی تو ویلای کانادامون باشیم، یه انسان درست حسابی برا لاوندا پیدا شه، یه کاپل گی از فیوام کام اوت کنن آرزو به دل نمونم، فیزیکمم بیشتر از این نرینمTT

    10.فیک هیونلیکس میخوامTT ژانر مورد علاقمو که میدونین..ازهمونTT

    11.دانا پائولا خیلی خوبه.......:")

    12.شما ام وقتی یکی به بستی تون میگه بست فرند یا وقتی دوست صمیمیتون با یکی صمیمی تر میشه دلتون میخواد برین اون طرفو جر بدین؟

    13.ولی من فقط یه روباه فسقلی حسودم که دلم میخواد به عنتون نگیرینم..TT

    14.بابام درحدی از درس خوندن من نا امید شده که داره به رشوه رو می آره..xD

    15.من:قول میدم دیگه تا وقتی اولدرو تموم نکردم جز بلو هیون هیچی دیگه ننویسمممم

    همچنان من:فایل وانشات جدیدش را باز می کند*

    16.یه فیک هیونلیکس خوندم تهش جفتشون مردن...:"/

    17.نیاز شدید به فیک سونگجونگ هم دارم..

    18.من و لاوندا جوری دوتایی رو دانا پائولا کراش زدیم که غیر قابل توصیفهxD قالب بعدیمو دانا میزنم بای

    19.فردا امتحان ریاضی دارم^^

    20.زشته اگه بگم منتظر کامنت دونفر خاصم به یه سری دلایل؟..

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۹۶ ]
    • Lynn -
    • Saturday 25 December 21

    پستی بدون سر و ته #8

    1.با گوشی پست گذاشتن خیلی سخته....

    2.بابام دیشب فهمید یواشکی میرم پا لپتاپ🗿خاموشش کرد گفت تا شنبه ببینم روشن شده کلامون میره توهم🗿

    3.ویش یو بک هان خیلی قشنگه...

    4.دیشب یه فیک سونگجونگ پیدا کردم خیلی گاد بود لامصب، تا صفحه ۳۵ رفتم جریان مورد دو پیش اومد..

    5.رو مود اسپویلم به شدتتتاتبمقپمصدصمصننص بین بلو هیون و اولدر و دالیا انتخاب کنید از یکیش واستون اسپویل کنم..سعی میکنم خانمان سوز نباشه🗿

    6.ورژن انگلیسی اسلامپ واقعا از ورژن اصلیش قشنگ تره یا فقط من این فکرو میکنم؟

    7.گشنمه ولی همین نیم ساعت پیش غذا کوفت کردم..

    8.من کامپیوترمو میخاااممممم فرومایه هااااTT فیکام موندهههههه

    9.شما ام میشینین سناریو مرگ کسایی که دوسشون دارینو میسازین بعد عین خر عر میزنین یا فقط من روانیم؟

    10.من روانی این عکسه اول پستممممم

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۳۸ ]
    • Lynn -
    • Friday 24 December 21

    ..

    منو دست کم نگیرید.دوباره نه.

  • ۱۱
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۰ ]
    • Lynn -
    • Thursday 23 December 21

    زخم خوردگان از آیلین(رمز:آسی سی سی لوکورا)

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • Lynn -
    • Thursday 23 December 21

    Still Don't Know My Name Characters

    بیاید در مورد جزئیات شخصیتای وانشات جدیدم که یه جورایی داستان بعد از Life رو بیان میکنه حرف بزنیم~

    راستش نوشتن اینیکی زیاد طول نکشید"-" پتانسیل داشت خیلی طولانی بشه ولی نزاشتم..xDD

    یادش بخیر کاملیا هم قرار بود تا عصر وقتی که شروعش کردم طول بکشه فقط..یه ماه کشش دادم.......

    راستش تازه به این نتیجه رسیدم نوشتن داستانایی که توشون دکتر یا پلیس هست خیلی برای کسی مثل من راحت تره"-" چون مامانم دکتره، بابامم مهندسی لوازم پزشکی خونده تو دانشگاه هروقت دلم خواست میرم ازشون میپرسم، اطلاعات پلیسی رم که رفتم از خود یکی که پلیس بود پرسیدم، لازم نیست یک ساعت و نیم برم تو سایت ناسا بگردم و تهشم به نتیجه نرسم از خودم در بیارم..xD

     

    اگه هنوز نخوندینش، کلیک کنین

    ×خطر اسپویل برای کسایی که نخوندن×

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۷ ]
    • Lynn -
    • Thursday 23 December 21

    0000

    دزد بودن نسبت به فرزند بودن برات ارجعیت داره برلین؟ دزد بودن نسبت به فرزند بودن برات ارجعیت داره؟ برای تو شاید، اما برای من، فکر نکنم.

    Nairobi-Money Heist

     

    +به دلیل خیلی خیلی خیلی مسخره ای به شدت ناراحتم:) سعی نکنین دست کم بگیرینم.

    ++پست قبلو اگه چک نکردین چک کنین:)

  • ۴
    • Lynn -
    • Thursday 23 December 21
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~