پشت پرده عشق شیومین و لئو

یک شب عادی*

شیو درحال چک کردن پروفایل اعضا تو گپ کاکائوتالک*بزا ببینم پروف جونگده چیه..

زدن روش*

شوت کردن گوشی تو دیوار* رفته زن گرفته صاف صاف هی فرت فرتم عکس میزاره باهاششش

یه گوشی جدید از کشوی چانیول برداشتن* خب بزا،

شانسی زدن رو یکی از مخاطبا*

لئو درحالی که تو بار نشسته*عه سلام مینسوک هیون-

شیومین:کجایی بچه؟

لئو:عام..تو بار؟

شیو:لوکیشن بفرست بیام

لئو درحال جمع کردن پشماش*اوکی...

نیم ساعت بعد*

شیو درحالی که مث سگ مسته*:اره هانی، تازه بکهیون ماهی مرده انداخته بود زیر مبل مردم تا جمعشون کردم، سهون و کایم دیشب مسابقه نودل خوری راه انداخته بودن، کاندومای چانیول زیر تختشم اصن دست نزدم میترسم دو سه تا نوه از توش در بیاد،

شیو:عر زدن*من خیلی بدبختمم..زندگیم مزخرفهههههTT

لئو:هیونگ فک کنم وقتشه بگم من همیشه روت کراش داشتم"-"

شیو:نگاهیدن لئو*بچ..منم همینطور..

گرفتن عکسای منکراتی*

و اینگونه شد که شیومین و لئو در اینستاگرام کام اوت کردن و عشقشونو به هم نشون دادن..xD

 

+با اینکه خیلی سم خورش قوی بود ولی مغزم بیشتر از این کار نکرد ساری..xD

++جدیدا انگیزه پست گذاشتن ندارم:"/

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۶ ]
    • rio
    • Tuesday 9 November 21

    twt 26

    یکی:فیک خوندن به درد نمیخوره.

    من که 5 تا نظریه کوانتومی از جمله گربه شرودینگر رو با خوندن نیکیتا کاملا متوجه شدم:تو میتونی اینو بگی^^

     

    +هوسوک تو نیکیتا به یونگی میگه شرودینگر چون گربه دارهTT با اینکه هوپمینه ولی سپ هارتم:">

    ++چجوری نیکیتارو نمیخونین؟ اسم کاملش هست پیدایش نیکیتا، و خیلی گادهTT

    +++هیچی از اینکه یه سنپای خسته داشته باشی که برای 2 فاکینگ ماه پارتای جدید نیکیتارو برات نفرسته بدتر نیست..دیشب که برام فرستادشون انگار دنیارو بهم داده بودنxD

    ++++دزیره رو خوندین؟ نویسندش ترانه، همون نویسنده دزیرست:)

    +++++یه فیک جدیدم داره مینویسه "در امتداد رود سن" و چون سونسانگه نمیخوام بخونم، هرچند 240 درصد مطمئنم تهش بلاخره میخونمش:"/

    ++++++اگه میخواید بخونیدش بهم خصوصی بدید، چهار بخش داره و تا الان دو بخشش تموم شده^^

  • ۹
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸ ]
    • rio
    • Monday 8 November 21

    اندراحوالات

    عناوینی که من برای پستای روزانه نویسیم میزارم بدون اینکه هشتگ دار بشن ستودنیه"-" بگذریم،

    امروز صب عین یه بچه گل رفتم مدرسه و نشستم سر جام-لازمه اشاره کنم به حدی سرد بود که هودی پوشیدم؟TT-که یهو فهمیدیم ما 12 نفریم و جا نمیشیم تو کلاس زیست"-"

    این وسط یه توضیحی بدم، معلم زیست و ریاضیمون چون با اون سرفیس بدبخت مشکل دارن میارنمون پایین تو کلاس پویش دو برگذار میکنن کلاسو، یعنی وقتی ما زیست و ریاضی داریم جامون با اونا عوض میشه، هربار عین لشکر شکست خورده هی کیف به دوش جا به جا میشیمxD

    حالا کلاسشون خیلیی کوچیکه به کنار، مث زندان میمونه:"/ قبلا کلاس ریاضیا بود رامش میدونه چجوریه..xD

    خلاصه رفتیم کلاس بغلیش، بعد کلاسه شبیه این اتاقای قدیمی خونه مامان بزرگا بود"-" از این سقف پوشالیا داشت یه تیکش نصنصنضصنثذضxD قشنگ لوکیشن کارتونا بود..TT ولی خیلی سرد بود"-" حالا جای منم دقیقا کنار پنکه بودxD با بدبختی ام که شده میزارو تو ردیف خودمون کشیدیم جلو و پنکه رو روشن کردیم. منم که موهام کوتاه قشنگ پس کلم باد میخوردxD

    بعد دوباره همون لشکر رفتیم بالا سر کلاس خودمون نشستیم برا شیمی. معلم شیمیمون کرونا گرفته و نمیاد و آنلاین درس میده پس کوچکترین تصوری نکنین که من چیزی از درس فهمیده باشم"-"

    این وسط ساینا ام که حوصلش سر رفته بود تصمیم گرفت رو من کرم بریزه"-" حالا تصور کنین یه جا داشت میگفت یه هفتس نرفته والیبال و امروز میخواد بره و خوشحاله، منم از روی سویشرتش نازش کردم اونم زد"-"xD بعد عذاب وجدان گرفت بغلم کرد گفت ببخشیدxDD

    غول مرحله آخرشم این بود که با اسپری الکل بزنه پشت گردنم که منم تلافی کردم هرچندxDD

    زنگ زیست بعدی، آخراش دوباره برگشتیم تو همون کلاس زندانه چون پروژکتور میخواستیم، بعد کلا روی معلممون سمت تخته بود چون با قلم نوری میخواست مشخص کنه. من و فاطمه ام شروع کردیم رو در پنجره هنرنمایی کردنxD

    این وسط ذکر کنم فاطمه بلینک و کیدرامره، و چون ازم خواسته منم راتا صداش میکنمD: بعد دوتایی لوگوی بلک پینکو رو پنجره مدرسه کشیدیمxD

    حالا اول خواستیم یه دیالوگ از مون لاورز بنویسیم که هیچکدوم یادمون نیومد چیزی"-" منم تصمیم گرفتم بنویسم وینچنزو کاسانو، که گفت اون دسته رم بکش. یهو منم یچی زد به سرم به درسا گفتم برام بکشتشxD کتاب زیستشم نیاورده بود نصف زنگ داشت برام علامت دست معروف وینچنزو رو میکشیدxD اینم حاصل کاره

    سر دینی هم من و فاطمه باز ته کلاس هرچی معلمه میگفت اینجوری دستامونو سمتش تکون میدادیم..xD عنشو در آوردیم ولی دوست کیدرامر داشتن خیلی کیف میده خداییشD:

    و حدس بزنید چی تونست امروز رو به گند بکشه؟ درسته، رسیدن مجموعه تمارین سلام:)

    مشاهده میکنید چیزی که ازش متنفرم رو:

    ولی الحمدالله تو ریاضیش جا برا حل کردن گذاشتن"-" سالای قبل اگه بگم قد نخود جا داشت"-" کتابای همه سرشار از استیک نوت بود"-"

     

    +الانم باید برم مشق ریاضی بنویسم:">

    ++چه خبر از شما؟*-*

    +++اکس او اکس او گادهههTT

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۹ ]
    • rio
    • Sunday 7 November 21

    صبح بخیر^^

    روز خوبی براتون باشه مگولام^^

    امروز اگه میخواین استریم بزنین ام وی سربروس مکنه لاین پنتا رم ببینین خواهشا، تازه فقط یه ملیونی شده:(

    یه آهنگ از گرلز جنریشن گوش کنین*-*

    درساتونو بخونین-.-

    برین آرشیو یه بدبختیو شخم بزنینxD

    کل نظرای یکی از دوستاتونو از اول بخونین^^

    و خلاصه بخندین دیه^~^

     

    +اینبار یکی به من یادآوری کنه برم وب پنتا، یکی ام با دمپایی بیفته دنبالم بقیه فیکمو بنویسم، یکی دیگه ام بزنتم که لاستو پاک‌نویس کنم😐😂

  • ۱۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۶ ]
    • rio
    • Sunday 7 November 21

    پستی بدون سر و ته#7

     

    1.اگه براتون مهمه نتیجه اونهمه زدن از زندگیم برا نشانه چی بود،

    حدس بزنین کی وقتی درصد ادبیاتشو دید یه جوری برگاش ریخت که کوچکترین توجهی به پس گردنی ای که از مشاورش خورد نکرد؟

    2.میانگین دین و زندگی تو کل مجموعه سلام 9 درصد بود

    ریکشن بابام وقتی بهش گفتم:...آفرین..."-"

    3.بعضی وقتا دلم میخواد فانتزی ای که توی Looking for you نوشتم رو واقعی کنم..

    4.اکس او اکس او سومی>>>>>>>>>

    5.چقدر حرف زدن با ملت و تیکه انداختن بهشون با فعل سوم شخص کیف میده..

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۶ ]
    • rio
    • Saturday 6 November 21

    فقط بعدی و بعدی و بعدی.

    اسپاتیفای رو باز میکنم. پلی لیستم که صد ساله عوضش نکردم رو پلی میکنم. باید یه تغییری توش بدم. دیگه ترتیبشو حفظ شدم. آهنگ اول پلی میشه. آیلی، آیلی و سبک خاصش. اما احساس بدی میگیرم که یادم رفته برای کسی بفرستم که هم اسم آلبومه. اما نمیتونم عوضش کنم. فقط بهش گوش میدم. آرزو میکنم انقدر تحت فشار نباشم. به من یاد میدن و آرزو میکنم اینکارو نکنن. آهنگ عوض میشه. بزرگ نشو. هیچوقت بزرگ نشو. آهنگیه که جادوهارو توی خودش داره و همون آهنگیه که تیکه ای از وجودم باهاش نوشته شده. اما فکر کردن به اینکه دنیاش رو برای مدتی رها کرده بودم احساس بدی بهم میده. آهنگ رو عوض میکنم. اینبار نه تا دختر باهام همراه میشن به سمت دنیای جدیدی که برام ساختن. اما طولی نمیکشه که دلتنگ جسیکا بشم. دلتنگ وقتایی که فقط نه نفر بودن که به دنبال یه آرزو میرفتن. و دوباره بعدی. همراه مینایی میشم که هربار آرزو میکنم ای کاش زودتر شناخته بودمش. فقط شنیدن آهنگش دلتنگم میکنه. خاطره ها میتونن تیز تر از چیزی باشن که فکر میکنم. میتونن دستمو ببرن، پس فقط عوضش میکنم. دوتا آهنگ با یک اسم پشت سر هم. اینبار با پسرایی که نخ سرمه ای رنگ بین انگشتای من و کسایی که الان از هرچیزی برام عزیز ترن رو بستن. به دلایلی متن آهنگ غمگینم میکنه پس باز عوضش میکنم. و اینیکی بدتره. یادم میندازه چند وقته که میخوام بخونمش ولی هربار به دلیلی نمیتونم. دوباره عذاب وجدان و عوض کردن آهنگ. عوض شدن قابل توجه سبکش تعجب آوره. اما اینیکی رو هم نمیتونم گوش بدم. به یاد میارم چقدر برای دخترای مکنه کیوب کم گذاشتم و تصمیم میگیرم باز هم آهنگو عوض کنم. اینبار صدای چان به سراغم میاد. ناخوداگاه قالبم جلوی چشمام نقش میبنده. این آهنگ ژاپنی منو یاد وبلاگم میندازه. و حس بی نظیرش برای قلب شیشه ای من خیلی بیش از حد خوبه. فقط دوباره عوضش میکنم و با شنیدن بیساید ترکی از همون پسرای قرمز مشکی یاد اون دونفری میفتم که هرکاریم بکنیم باز کنارم میمونن. اینیکی رو نمیتونم رد کنم. تا آخر گوش میدم و خود به خود عوض میشه. اینبار یکی از ترکهای چالش اعتماد نکن پلی میشه. یادم میاد باید ادامه ش بدم، صفحه ارسال مطلب جدید رو باز میکنم و پستشو انتشار در آینده میزارم. صدای اکساید همیشه برام آرامش داشته اما دلم نمیخواد اینبار رو بهش گوش بدم. و دوباره استری کیدز. انگار موقع ساختن پلی لیستم حسابی مشتاق این پسرا بودم. و آهنگی که دیشب به ذهنم نرسید بهش گوش بدم وگرنه بهتر میشدم. باز احساس بدی میگیرم ولی وقتی میخوام آهنگو عوض کنم یادم میفته قبلا چی به تنها خواننده حال حاضر فیکم گفتم و فقط برای عوض نشدن 180 درجه ای مودم سریعا ردش میکنم. اینیکی از گرلبند نامبر وانمه ولی تصور اینکه نتونستم حتی یک بار هم برای آخرین کامبکشون استریم بزنم ناراحت ترم میکنه. میخوام دوباره عوض کنم اما میفهمم اصلا آهنگ گوش ندادم. خندم میگیره. روی گزینه پلی لیست جدید میزنم. وقتشه یه بار دیگه همه چیو از اول بچینم.

     

    آهنگایی که ازشون حرف زدم:

    Don't teach me-Ailee

    Older-Sasha sloan

    Into the new world-Girls Generation

    Like this-Chanmina

    Like this-Pentagon

    Vivace-Lightsum

    Scars-Straykids

    Sorry I Love You-Straykids

    I Love You-EXID

    Silent cry-Straykids

    Red lights-Bangchan, Hyunjin

    Not Friends-Loona

  • ۱۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۴ ]
    • rio
    • Saturday 6 November 21

    عضو مورد علاقت از انسیتی؟

     

    هچان قشنگ اینجوریه که وات ده فاک؟ دقیقا وقتی دارم غذا کوفت میکنم؟😐😂

    خیلی دلم میخواد بدونم اون پشت دقیقا چه قیافه ای بود...xD

    حالا عضو مورد علاقه شما از انسیتی ۱۲۷ چیه؟D:

     

    +بعضی وقتا سم بودن خودمونو نمیفهمم...🚶🏻‍♀️

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۲ ]
    • rio
    • Friday 5 November 21

    گود مورنینگ مگولام

    یک ساعت مونده تا آزمون نشانه~

    رامش دفترچه عمومی رو با من به اشتراک نزاری میکشمتT-T(بچهای ریاضی 10 دقیقه زودتر از ما شروع میکنن:"/)

    و بقیتون، خب، فقط معذرت میخوام که حالتونو بدتر کردم. همین.

    آیلینی رو می بخشین؟TT

     

    +پرسون و ترنم یکیتون بیاد خ یه چیزی بهش بگم بره به اونیکی برسونه:/xD

    ++چانمینا خیلی خوشگله...بر نمی تابم..

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۳۱ ]
    • rio
    • Friday 5 November 21

    چهار تا صفر

    به درک که نمیفهمین چی میگم، اینجوری میتونم بهتر از قبل بهتون تیکه بندازم و مغز کوچیکتون درکش نکنه

    خودش منظورمو فهمید:)

    آرزوی آرامش، روز خوبی باشه براتون🌙

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵ ]
    • rio
    • Friday 5 November 21

    وقتی حتی بلد نیستم درست حرف بزنم

    با اینکه قول داده بودم پیشتون بمونم، نموندم. متاسفم. واقعا متاسفم. برای هرکاری که باید می کردم و نکردم متاسفم. برای همه وقتایی که حالتون بد بود و نفهمیدم متاسفم. ایمی، معذرت میخوام اگه گفتم درستش میکنم و فقط همه چیو بیشتر به گا دادم، شکیبا، معذرت میخوام که هیچوقت اونجور که میگفتم نبودم، فقط میتونم بگم متاسفم که همیشه با آهنگ حرف میزنم و حرفام گنگن و هیچوقت متوجهش نمیشین. ایمی، ایمی من، اگه میبینی اینو خواهش میکنم فقط یه چیزی بهم بگو، سانبینم، نمیدونم باید چجوری بگم و الان که به کلمه ها نیاز دارم هیچکدومشون دستم نمیان، و کاملا متوجهم چقدر و چقدر همیشه رو مختونم و چقدر فهمیدن آدم مودی ای مثل من براتون سخته، به جمع کوچیک کافه شکلاتیمون قول دادم کنارشون بمونم و نموندم، و متاسفم، متاسفم که انقدر بچه ام، متاسفم که زندگیم با زندگی یه بچه پنج ساله هیچ فرقی نداره، که هنوز مامان و بابام اجازه نمیدن تنهایی برم بیرون، که همیشه نفر جایگزین بقیه ام و وقتی نگرانم میشن فقط برای اینه که دیگه کسی نیست نازشونو بکشه، اینکه میام اینجا تا حداقل یکم بهتر بشم ولی از اینجا هم احساس کافی نبودن میگیرم و هر روز بیشتر از قبل از ذهنم متنفر میشم و از منی که بقیه به زور بعد دو سال یه هاله کمرنگ ازش یادشونه، متاسفم که حتی به خودمم اعتماد ندارم و متاسفم که دارم جولز رو درک میکنم و متاسفم که دوباره دارم مختونو با یوفوریا می خورم، متاسفم که حالتونو بد میکنم و متاسفم که انقدر بی مصرفم و باعث شدم ناراحت بشین و توی ذهنتون دوباره بگین باز این شروع کرد به چرت و پرت بافتن، فقط میخوام بگم من انتخاب نکردم که به دنیا بیام، اگه دست خودم بود هرگز متولد نمی شدم.

  • ۱۰
    • rio
    • Thursday 4 November 21
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~