قبل از هر چیز از چشماتون که باید اینو بخونن معذرت میخوام.
قبل از هر چیز از چشماتون که باید اینو بخونن معذرت میخوام.
چرا انقد قالب زدن خستم میکنه واقعا؟ برای یه جایی-که بعدا میفهمین-همین الان برگشتم از سر قالبش، اصن ولو شدم رو زمین:/xD
در ضمن تئوری لاین ایتیز و آن اند آفو قاطی کرده بودم و به این نتیجه رسیدم چقد به هم نزدیکن..ادامه همن انگار:"
حس میکنم بخش زیادی از اون خستگی موقع قالب به خاطر اینترنت اینجاس، داره میزاد اونم ده قلو:/ نصف رنگاشو از حفظ گذاشتم از اونور باز نمیشد:/ ولی با نت آدمیزادی ام باز کوه کنده بودم انگار._. چشام در میانxD
برید آهنگ Golden هری استایلزو گوش بدین..امروز تو ماشین داشتم پلی لیستمو گوش میدادم یهو پلی شدxD
من:یا امام زمان این از کجا تو گوشیم بوده؟ چرا آشناس انقد؟
من:تا ته گوش میکنم*
من:یادم میاد رامش برام فرستاده بود*
من:تا وقتی برسیم خونه همش هی همونو گوش میدم*
دیروز جلسه مشاوره داشتیم با مدرسه، کشف کردم مشاورمون هتل دل لونا دیدهxD به امید خدا میریم برای کیدرامر کردنش(نه که خودم خیلی هستم:/)xD
گفته بودم یه ساله یه فیکشن هاگوارتزی نصفه دارم؟ هری پاترا و پنتاگونا و جی آیدلا رو ریختم تو هم یه چند تا گروه دیگه ام قاطیشن(مث ای او ای، سی ال سی، سوجو، جی جی، واناس و ایتیز)(یکی از دوستام که اینو میخونه قبل من ایتینی بود اون یدونه عضو ایتیزو به خاطر اون اد کردم)xD، جینهو ام یه هافلپافی اسلیترین نماس:/xD تازه جی آسم توش هستxD من باز این مربع عشقی هویی-جینهو-جی آس-سوجین رو تو فیکم کردم..xDDD
چند وقت پیش رفتم نمودار عاشقانه پنتارو کشیدم، الان دم دستم نیست عکس بگیرم ولی سمی شد برا خودش..xD
راستی اگه تنگش کنم وقتی برگشتم میخوام اون چالش داستانه رو ادامه بدم خیلی کویوت بود و فک کردن بهش واقعا کیف میداد*-*
و اینم بگم تا پست قاطی پاتی کاملا بدون مفهومم تموم شه، من enfp ام ولی بعضی وقتا حس میکنم یه intj درون دارم:/ وقتی باهام آشنا شدین حدس میزدین چه تایپی داشته باشم؟
اولین صندلی داغ اینجا، با آیلین جدید و مخاطب های جدید=)
فردا بهشون جواب میدم، هرچی خواستین بپرسین*-* و سعی میکنم نپیچونم
1.ساعت یازده وقت مشاوره دارم تو مدرسه. دعا کنید زنده بمونم.
2.دارم لیریک کامبک آیسی جی رو درست میکنم، وسطش کلی نگاش میکنم قربون صدقه خودم میرم که چقد خلاقم و کارم درسته:/xDD
3.به مامان بابام ایتیزو معرفی کردم، جفتشون از سان و مینگی بیشتر خوششون اومدD::::::
4.فیک غیر بی تی اس و اکسو بهم معرفی کنین(بفرستین ینی). دلم یه کاپل غیر چانبک میخوادT-T
5.استرس دارم برا مورد اولللللل
6.اگه مردم، پرسون و ترنم و رامش شما مسئولیت سوزوندن کامپیوتر و گوشیمو دارین، یا میتونین بردارید برا خودتون فایلاشو، فایل فیک جدیده مو هم بدید شوکو، بقیه وسایلمم مسالمت آمیز تقسیم کنید بین خودتون، مراسم ختمم ده ویو و ساری آی لاو یو و 365 و تو یونیورس و همین آهنگ اول وبمو بزارید زار بزنیم دور هم، پرسون خر فیکمونم ادامه بده بزا دلم بهش خوش باشهT---T
7.آهنگ دریمرز ایتیز چرا انقد قشنگه؟TT
8.پنت هاوس زیادی داره فضایی میشه ولی خیلی دلم میخواد ببینم تهش چی در میادxD
9.اگه فصل چهار داشته باشه دووم نمیارم:/ چه وضعشه؟:/
10.مانگای جوجوتسو کایسن و ناکجاآباد موعودو خریدمT-T
+به مورد 4 توجه بیشتری بکنین:/xD
دیوار کجاس سرمو بکوبونم توش..............
و پرسونی که کم از سادیسم من موقع فیکا نکشیده..xD
+درسته من فردا گوشیمو میگیرم ولی این ایده هه به قدری خفنه که نتونستم براش تعریف نکنمxD
++قراره با همدیگه بنویسیمش:>
همه چیز از اونجا شروع شد که من تصمیم گرفتم مقادیر زیادی ایتیز رو وارد گپمون بکنم. اول رندوم عر میزدم و اون دوتا منو رسما به کتفشون حساب کرده بودن=/
منم که تایپ مورد علاقه این دوتارو از حفظم با یه حرکت و نیشخند شیطانی یه اتک یهویی زدم و هونگجونگ فرستادم تو گپ و بحثشون کامل منحرف شد(شتر حضرت نوح=پرسون، خدیجه خانوم=ترنم)
همونطور که میبینین جفتشون در وصف لیدر برگاشون ریخته:
این وسط یه لقب به هونگجونگ از سمت ترنم عطا شد که ده دقیقه ای بهش خندیدم-از بقیه پیام های اسکرینه قافل نشین هرکدوم یه سم مستقلن-:
همچنین هردوشون واقعا نمیتونستن اینهمه زیبایی رو هندل کنن:
و پرسون از شدت کیوتی لیدری رو به موت بود:
ترنم پیشنهاد داد از هر عضو یه عکس بدم و کلا با همشون آشنا شن و نتیجه این کار شد این:
و در آخر یه عکس گروهی فرستادم(میدونم اون makes عه یادم رفت s بزارم):
این وسط بهتره از این قافل نشیم که پرسون و ترنم سر اینکه کدومشون اول کراش زدن دعوا میکردن:
و خداروشکر همه چی به خوبی و خوشی تموم شد:
و در آخر رفتیم سراغ مومنت ووسان مورد علاقه من که دیگه اسکرین نگرفتم از بقیه چتمون.
از همین تریبون اعلام میکنم برن واندرلند ببینن که خودمم با واندرلند ایتینی شدمD:
تا سم هایی دیگر با سه قلو های مافیایی خدانگهدار
1.سینیور برگشتT-T
2.بعضی وقتا دلم میخواد یهویی پاشم از تمام شبکه های مجازی دلیت اکانت بزنم، کل وسایلمو جمع کنم، مرگمو جعل کنم و با گوشی و کامپیوتر و لباسا و آهنگام جمع کنم برم یه جای دیگه با یه هویت جدید و استایل جدید از اول شروع کنم
3.من هنوز به خاطر دیروز ذوق زده ام~
4.باورتون میشه دیروز ترنم یادش نبود خواهر داره؟
5.فک میکنین اگه من برم زندان دلیلش چی میتونه باشه؟
6.اوکی ولی من میتونم با کسی که برام پلی لیست درست میکنه ازدواج کنم
7.چهارشنبه امتحان جامع دارم از همه درسایی که تو تابستون یاد دادن..برام دعا کنین:">
8.میخوام دوباره قالبمو عوض کنم. دلم میخواد یه چیز کلاسیک بزنم تمشم چوایو یا هیونلیکس باشهT-T
9.کسی نیست بتونه بهم ایده بده برا پوستر فیک مافیایی؟:/
10.چجوری نوشتن میتونه برام مثل قرص مخدر عمل کنه که هرچقدر بیشتر توی فضای داستانم غرق میشم سخت تر میشه دست از تایپ کردن و ساختن اتفاقات بردارم؟
11.امروز فهمیدم این آیشش گفتنای کیدراما رفته تو زبان عادی روزمرم._.xD
12.یه پست خیلی طولانی و به شدت سم درحال نوشته شدنه که از روی چتای خودم و یاسی(اونیکی ادمین سمسایت پنتا) بر داشتمش، و چون فقط کیپاپرا متوجهش میشن دو به شک بودم که رمز بزارم براش یا نه، حالا دوستان غیر کیپاپر بیاید بگید نظرتون چیه:>
انقد ذوق زده بودم که نتونستم نزارمش اینجا:)xD
ببینید آخه، یه ساعت برا رمینی و پیدا کردن آیکن و عکس وقت گذاشتم ولی ارزششو داشتTT خیلی کراش شدههه
این توییتیه که من دیروز توی چنل لونا دیلی گذاشتم:
اینم استوری پیج لونا ایرانه، تقریبا 14 ساعت بعد از پست من:
و جالب اینجاس پیج لونا ایران زیر مجموعه چنل تلگرام لونا عه:
و زیرمجموعه چنل دیلی لونا:
چنل لونای روب زیرمجموعه چنل تل نیست ولی ادمین اصلیش مترجمشه پس نمیشه گفت چون زیرمجموعه بود خیلی ریلکس گفتتش
حالا اگه یه چیزی میگفت اون زیر من اوکی بودم، ینی دست به جمله بندیشم نزده..:)