۱۲۶ مطلب با موضوع «#روز نوشـت و خزعبـلات» ثبت شده است

یک عدد خواب اسیدی

قبل از هر چیز از چشماتون که باید اینو بخونن معذرت میخوام.

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۶ ]
    • Lynn -
    • Saturday 11 September 21

    ستاره قرمز کنار عنوان

    چرا انقد قالب زدن خستم میکنه واقعا؟ برای یه جایی-که بعدا میفهمین-همین الان برگشتم از سر قالبش، اصن ولو شدم رو زمین:/xD

    در ضمن تئوری لاین ایتیز و آن اند آفو قاطی کرده بودم و به این نتیجه رسیدم چقد به هم نزدیکن..ادامه همن انگار:"

    حس میکنم بخش زیادی از اون خستگی موقع قالب به خاطر اینترنت اینجاس، داره میزاد اونم ده قلو:/ نصف رنگاشو از حفظ گذاشتم از اونور باز نمیشد:/ ولی با نت آدمیزادی ام باز کوه کنده بودم انگار._. چشام در میانxD

    برید آهنگ Golden هری استایلزو گوش بدین..امروز تو ماشین داشتم پلی لیستمو گوش میدادم یهو پلی شدxD

    من:یا امام زمان این از کجا تو گوشیم بوده؟ چرا آشناس انقد؟

    من:تا ته گوش میکنم*

    من:یادم میاد رامش برام فرستاده بود*

    من:تا وقتی برسیم خونه همش هی همونو گوش میدم*

    دیروز جلسه مشاوره داشتیم با مدرسه، کشف کردم مشاورمون هتل دل لونا دیدهxD به امید خدا میریم برای کیدرامر کردنش(نه که خودم خیلی هستم:/)xD

    گفته بودم یه ساله یه فیکشن هاگوارتزی نصفه دارم؟ هری پاترا و پنتاگونا و جی آیدلا رو ریختم تو هم یه چند تا گروه دیگه ام قاطیشن(مث ای او ای، سی ال سی، سوجو، جی جی، واناس و ایتیز)(یکی از دوستام که اینو میخونه قبل من ایتینی بود اون یدونه عضو ایتیزو به خاطر اون اد کردم)xD، جینهو ام یه هافلپافی اسلیترین نماس:/xD تازه جی آسم توش هستxD من باز این مربع عشقی هویی-جینهو-جی آس-سوجین رو تو فیکم کردم..xDDD

    چند وقت پیش رفتم نمودار عاشقانه پنتارو کشیدم، الان دم دستم نیست عکس بگیرم ولی سمی شد برا خودش..xD

    راستی اگه تنگش کنم وقتی برگشتم میخوام اون چالش داستانه رو ادامه بدم خیلی کویوت بود و فک کردن بهش واقعا کیف میداد*-*

    و اینم بگم تا پست قاطی پاتی کاملا بدون مفهومم تموم شه، من enfp ام ولی بعضی وقتا حس میکنم یه intj درون دارم:/ وقتی باهام آشنا شدین حدس میزدین چه تایپی داشته باشم؟

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۴ ]
    • Lynn -
    • Monday 30 August 21

    صندلی سوزان:>

    اولین صندلی داغ اینجا، با آیلین جدید و مخاطب های جدید=)

    فردا بهشون جواب میدم، هرچی خواستین بپرسین*-* و سعی میکنم نپیچونم

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۸ ]
    • Lynn -
    • Sunday 29 August 21

    پستی بدون سر و ته!#4

    1.ساعت یازده وقت مشاوره دارم تو مدرسه. دعا کنید زنده بمونم.

    2.دارم لیریک کامبک آیسی جی رو درست میکنم، وسطش کلی نگاش میکنم قربون صدقه خودم میرم که چقد خلاقم و کارم درسته:/xDD

    3.به مامان بابام ایتیزو معرفی کردم، جفتشون از سان و مینگی بیشتر خوششون اومدD::::::

    4.فیک غیر بی تی اس و اکسو بهم معرفی کنین(بفرستین ینی). دلم یه کاپل غیر چانبک میخوادT-T

    5.استرس دارم برا مورد اولللللل

    6.اگه مردم، پرسون و ترنم و رامش شما مسئولیت سوزوندن کامپیوتر و گوشیمو دارین، یا میتونین بردارید برا خودتون فایلاشو، فایل فیک جدیده مو هم بدید شوکو، بقیه وسایلمم مسالمت آمیز تقسیم کنید بین خودتون، مراسم ختمم ده ویو و ساری آی لاو یو و 365 و تو یونیورس و همین آهنگ اول وبمو بزارید زار بزنیم دور هم، پرسون خر فیکمونم ادامه بده بزا دلم بهش خوش باشهT---T

    7.آهنگ دریمرز ایتیز چرا انقد قشنگه؟TT

    8.پنت هاوس زیادی داره فضایی میشه ولی خیلی دلم میخواد ببینم تهش چی در میادxD

    9.اگه فصل چهار داشته باشه دووم نمیارم:/ چه وضعشه؟:/

    10.مانگای جوجوتسو کایسن و ناکجاآباد موعودو خریدمT-T

     

    +به مورد 4 توجه بیشتری بکنین:/xD

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۲ ]
    • Lynn -
    • Sunday 29 August 21

    شاهکار#3 (اینیکی سمه)

     

    دیوار کجاس سرمو بکوبونم توش..............

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۵ ]
    • Lynn -
    • Thursday 26 August 21

    شاهکار#2

     

    و پرسونی که کم از سادیسم من موقع فیکا نکشیده..xD

     

    +درسته من فردا گوشیمو میگیرم ولی این ایده هه به قدری خفنه که نتونستم براش تعریف نکنمxD

    ++قراره با همدیگه بنویسیمش:>

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۲ ]
    • Lynn -
    • Tuesday 24 August 21

    پروژه ایتینی کردن پرسون و ترنم

    همه چیز از اونجا شروع شد که من تصمیم گرفتم مقادیر زیادی ایتیز رو وارد گپمون بکنم. اول رندوم عر میزدم و اون دوتا منو رسما به کتفشون حساب کرده بودن=/

    منم که تایپ مورد علاقه این دوتارو از حفظم با یه حرکت و نیشخند شیطانی یه اتک یهویی زدم و هونگجونگ فرستادم تو گپ و بحثشون کامل منحرف شد(شتر حضرت نوح=پرسون، خدیجه خانوم=ترنم)

    همونطور که میبینین جفتشون در وصف لیدر برگاشون ریخته:

    این وسط یه لقب به هونگجونگ از سمت ترنم عطا شد که ده دقیقه ای بهش خندیدم-از بقیه پیام های اسکرینه قافل نشین هرکدوم یه سم مستقلن-:

    همچنین هردوشون واقعا نمیتونستن اینهمه زیبایی رو هندل کنن:

    و پرسون از شدت کیوتی لیدری رو به موت بود:

    ترنم پیشنهاد داد از هر عضو یه عکس بدم و کلا با همشون آشنا شن و نتیجه این کار شد این:

    و در آخر یه عکس گروهی فرستادم(میدونم اون makes عه یادم رفت s بزارم):

    این وسط بهتره از این قافل نشیم که پرسون و ترنم سر اینکه کدومشون اول کراش زدن دعوا میکردن:

    و خداروشکر همه چی به خوبی و خوشی تموم شد:

    و در آخر رفتیم سراغ مومنت ووسان مورد علاقه من که دیگه اسکرین نگرفتم از بقیه چتمون.

    از همین تریبون اعلام میکنم برن واندرلند ببینن که خودمم با واندرلند ایتینی شدمD:

    تا سم هایی دیگر با سه قلو های مافیایی خدانگهدار

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۸ ]
    • Lynn -
    • Monday 23 August 21

    پستی بدون سر و ته! #3

     

    1.سینیور برگشتT-T

    2.بعضی وقتا دلم میخواد یهویی پاشم از تمام شبکه های مجازی دلیت اکانت بزنم، کل وسایلمو جمع کنم، مرگمو جعل کنم و با گوشی و کامپیوتر و لباسا و آهنگام جمع کنم برم یه جای دیگه با یه هویت جدید و استایل جدید از اول شروع کنم

    3.من هنوز به خاطر دیروز ذوق زده ام~

    4.باورتون میشه دیروز ترنم یادش نبود خواهر داره؟

    5.فک میکنین اگه من برم زندان دلیلش چی میتونه باشه؟

    6.اوکی ولی من میتونم با کسی که برام پلی لیست درست میکنه ازدواج کنم

    7.چهارشنبه امتحان جامع دارم از همه درسایی که تو تابستون یاد دادن..برام دعا کنین:">

    8.میخوام دوباره قالبمو عوض کنم. دلم میخواد یه چیز کلاسیک بزنم تمشم چوایو یا هیونلیکس باشهT-T

    9.کسی نیست بتونه بهم ایده بده برا پوستر فیک مافیایی؟:/

    10.چجوری نوشتن میتونه برام مثل قرص مخدر عمل کنه که هرچقدر بیشتر توی فضای داستانم غرق میشم سخت تر میشه دست از تایپ کردن و ساختن اتفاقات بردارم؟

    11.امروز فهمیدم این آیشش گفتنای کیدراما رفته تو زبان عادی روزمرم._.xD

    12.یه پست خیلی طولانی و به شدت سم درحال نوشته شدنه که از روی چتای خودم و یاسی(اونیکی ادمین سمسایت پنتا) بر داشتمش، و چون فقط کیپاپرا متوجهش میشن دو به شک بودم که رمز بزارم براش یا نه، حالا دوستان غیر کیپاپر بیاید بگید نظرتون چیه:>

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۲ ]
    • Lynn -
    • Saturday 21 August 21

    آیلین و والپیپرش

     

    انقد ذوق زده بودم که نتونستم نزارمش اینجا:)xD

     

    ببینید آخه، یه ساعت برا رمینی و پیدا کردن آیکن و عکس وقت گذاشتم ولی ارزششو داشتTT خیلی کراش شدههه

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵ ]
    • Lynn -
    • Tuesday 17 August 21

    خداوند اصکی روندگان را دوست ندارد:))

    این توییتیه که من دیروز توی چنل لونا دیلی گذاشتم:

     

    اینم استوری پیج لونا ایرانه، تقریبا 14 ساعت بعد از پست من:

     

    و جالب اینجاس پیج لونا ایران زیر مجموعه چنل تلگرام لونا عه:

     

    و زیرمجموعه چنل دیلی لونا:

     

    چنل لونای روب زیرمجموعه چنل تل نیست ولی ادمین اصلیش مترجمشه پس نمیشه گفت چون زیرمجموعه بود خیلی ریلکس گفتتش

    حالا اگه یه چیزی میگفت اون زیر من اوکی بودم، ینی دست به جمله بندیشم نزده..:)

  • ۱۱
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۶ ]
    • Lynn -
    • Monday 16 August 21
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~