۱۲۵ مطلب با موضوع «#روز نوشـت و خزعبـلات» ثبت شده است

twt نمیدونم چند شماره دو

خالم بعد از 40 دقیقه بی وقفه حرف زدن:اوکیه دیگه؟ پس قول دادی دیگه نری سریالای خشن ببینی اوکی؟

من:باشه خاله چشم

من همزمان:زدن روی دانلود قسمت 7 اسکویید گیم*

  • ۱۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۳ ]
    • Univērse
    • Friday 8 October 21

    روز اول مدرسه چگونه گذشت(هفته اول درواقع)+آپدیت

    بزرگترین دلیلی که بابتش به هتروسکشوال ها حسودیم میشه:ممکن نیست اکستون دوتا ردیف اونور تر نشسته باشه

     

    اگه براتون سواله، رامش هم اومده بود، درواقع تنها دلخوشی من توی مدرسهTT با نیکتا ام حرف زدم که هفته بعد بیاد حداقل یکی تو کلاس باشه که باهاش راحت باشم:"

    امروز وقت برای روزانه نویسی ندارم، به جاش فردا اگه بتونم کل روز رو مینویسم~

     

    +جوری که جانی عین چی اعتماد به نفس داشت برای بازیشون و نفر اول باخت...xD

    ++استفای انسیتی خیلی گادنxD

    +++گشنمه

    ++++تمام تلاشمو میکنم که چالش ایگو رو امشب بزارم.."-"


    قالبو باز میخوام عوض کنم"-"

    بگید توی توایس، استری کیدز و از بین سولوییست ها کی بیشتر شبیهمه~ بعدا خودم انتخاب میکنم با کدوم بدرستمD:

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۷ ]
    • Univērse
    • Saturday 2 October 21

    شاهکار #8

    پانیسا:عذابتت میدمممم

    پرسون:پانیسا تو خودت عذابی نمیخواد عذابم بدی

     

    +جدیدا از سه کله پوک شدیم چهار تا پانیسا ام اضافه شدهxD

    ++موهامو زدم:>

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸ ]
    • Univērse
    • Monday 20 September 21

    سخنان بالا منبری!#3

    شروع پستمو با بحث جذاب دیشب خودم و الی سنپای بزنم که هرکس اول یه اوپنینگو میخوند اونیکی باید ادامه میداد تهشم زدیم تو فاز دیالوگxD

    ساساااا گه یووو ساسااا گه یوووو شییننزووو ساسااا گه یوووووTT برداشتن شنل خویش*

    امروز عصر میرم که موهامو کوتاه کنم~ احتمالا مث تن تو تایگر اینساید یا وقتایی که کارا موهاش کوتاه بود(کارا دلوینو میگم)

    آهنگ اول وبو میخوام عوض کنم"-" حقیقتا به سرم زده اوپنینگ اتکو بزارم هروقت میاید تو وب برگاتون بریزه ولی دلم نمیادxDD نات تو لیت ایتیز و ورژن آگوستیک Never grow up چانمینا ام تو انتخابام هستن:">

    میدونستین من تازه رفتم تئوری ام وی آی نو آی لاو یو رو خوندم؟ و کل تصوراتم پودر شد..چرا آهنگی که من اونهمه باهاش عر زدم باید همچین تئوری ای داشته باشهصههصخصثتگخTT

    یه فیک چوایو خوندم هیجین توش دوست دختر سابق چوو بود اذیتش میکرد ایو اومد نجاتش داد، بعد آخر فیک هیجین زد چوو رو کشت._. نویسنده ها ام روانی شدننن

    یه فیک گرگینه خوناشامی خیلی خفن لونا ام پیدا کرده بودم هیوون و چوایو و لیپسول بود گفتم بزا علامت بزنم بعدا بیام بخونم ولی به طرز عجیبی گم شده:// فیکای لونای واتپد خیلی باحالن حقیقتا:" در آینده باید از لونا ام بنویسم~

    میدونستین من استعداد کشف نشده ای توی تقلید دیالوگ دارم؟ این دیالوگ داته کیمی، یواایمووو ی گوجو و گامباره گامباره سوکونا و باکا گفتنای ماری رو کپی خودش در آوردمD:

    -سو تل می ور یو وانا تیک ایت..-

    آقاا فیک میخوام فیک غیر بی تی اس بدید بهمT-T از بس این اواخر فیک انگلیسی خوندم فارسی داره یادم میرهxDD

  • ۳
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۷ ]
    • Univērse
    • Monday 20 September 21

    پستی بدون سر و ته!#5

    1.اسپاتیفایمو درست کردم بلاخرهT-T الانم آلبوم نویزی رو زدم پلی شهD:

    2.میخوام قالبمو عوض کنم"-" ولی همزمان نمیخوام"-" اولیویا یا شوهوا؟ مشکی یا خاکستری؟

    3.گشنمه

    4.بعضی وقتا به این فکر میکنم که من واقعا از اینکه یه روز از دستتون بدم میترسم..

    5.مینگی خیلی فاکه.

    6.دیروز داشتم یه سم مینوشتم لپتاپم خاموش شد همش پریدT-------T الان گشادم برا نوشتنشTT

    7.گشنمههههههه

    8.به مورد 2 توجه کنین"-"

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۳ ]
    • Univērse
    • Saturday 18 September 21

    24 تیر 1397

    امروز بلاخره گشادی رو گذاشتم کنار و تاریخ دقیق اولین وبلاگ زندگیم رو در آوردم..

    الان وارد چهارمین سال وبلاگ نویسیم شدم و 4 مهر میشه دو سال که توی بیانم، باورم نمیشه چقدر همه چی زود گذشت، عملا تو این فضا بزرگ شدمT-T

     

    +ولی من میخواستم موزیک بنک امروز ریکشن سونگهوا و سوبینو به هم ببینم...

    ++به جاش هونگجونگ و سوبین یه نگاهای زیبایی به هم کردن که پشمxDD

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۳ ]
    • Univērse
    • Friday 17 September 21

    شاهکار#7

    همین الان*

    ترنم:سگشو تو ویدیو کال نشون میده*

    پرسون:پانیسا بیا سگ ترنمو ببیننن

    پانیسا:پینات(خرگوش پرسون) رو بدیم این بخوره؟*---*

    ---

    پرسون:خواهرم داستاناش مث خودمه خیلی به خودم رفته

    پانیسا:یههه روووززز یه دختره بود افتاد تو جوب مرد*-*

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸ ]
    • Univērse
    • Thursday 16 September 21

    چرا؟

    تعادل روحی روانی من به روایت تصویر:

     

    هقق، قسمت چهار، چرا، چراا سابیتووووو....عه نه صب کن این تیکه رو بنویسم بعد باز میام عر میزنم.

    ×اسپویل از شیطان کش×ولی سابیتو و اون دختره که اسمش همش یادم میره باید زنده میموندن..نمیخوام..چه وضعشه..×پایان اسپویل از شیطان کش×

     

    +امروز عصر پست معرفی شخصیتای Looking for you رو میزارم و یه سری توضیحاتم توش هست اگه نخوندین وب ونوس اونی هس بخونین*-*

    ++پیوندارو چک کنین، اگه کسی رو نزاشتم بگهTT

    +++سونگهوا تو چت یونیورس گفته من حتی سیکس پکامو نشون دادم نمیتونم ترقوه هامو نشون بدم؟
    خواستم بگم مرتیکه عنتر کی گفته اون اولیه هم قابل قبوله؟

    ++++نمیدونم چرا این پستو گذاشتم.."-"

    +++++به نظرتون رومینا وقتی پاشه ببینه 76 تا پیام بهش دادم تعجب میکنه؟"-"

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۱ ]
    • Univērse
    • Thursday 16 September 21

    روابط خواهرانه

    ترنم:وین وین منو یاد یکی میندازه توی ویرانگر

    پرسون:هربار میاد نظر بده پانیسا(خواهرش)شلوغ میکنه*

    پرسون:پانیسااا

    پانیسا:نیااوو

    پرسون:پانیسا به هستی میگم بزاره تو وبلاگش آبروت بره ها

    پانیسا:اهه خودمم یه وبلاگ درست میکنمم میزارمم

    پرسون:حالا هروقت درست کردی در موردش حرف میزنیم

    پانیسا:کی میتونم؟

    پرسون:وقتی بیست و پنج سالت شد

    پانیسا:تو که بیست و پنج سالت نیست وبلاگ داری

    پرسون:من متفاوتم

    پانیسا:نخیرم

    پرسون:چرا هستم

    پانیسا:نخیرم

    پرسون:چرا هستم

    پانیسا:چهار سالم شد میزنم وبلاگ

    پرسون:پانیسا چهار سالگی چیه تو الان هفت سالته

    پانیسا:میخنده*

    پرسون:پانیسا وات ده فاک؟

    پانیسا:همچنان میخنده*

    پرسون:آره خلاصه شبیهه ترنم.

    پرسون:عه آره، به هستی میگم همه این کارای مستهجنتو بزاره وبلاگ، آبروت بره

    پانیسا:عهههههT-T

    پرسون:آره

    پانیسا:اوممم
    پرسون:اداشو در میاره*اومممم

    پانیسا:اوممم

    پرسون:اوممم

    پرسون:دلم میاد کاملا

    پانیسا:T-T

    پرسون:..چشاتو اونجوری نکن

    پانیسا:

    پرسون:نکننن

    پانیسا:

    پرسون:خیل خب آدم باش دیگه، باشه باشه برو اونور، برو آدم باش، هستی نمیخواد بزاریxD

     

     

    کمی قبل*

    من:پرسون به پانیسا بگو من طرف اونم

    پرسون:عهه خیانتکاار تو خیر سرت دوست منییی

    من:میخوام ریکشنشو ببینم

    پرسون:عا، باش صب کن، پانیسااا

    پرسون:ببین پانیسا، هستی گفتش کهه طرف توعه

    پانیسا:در چه زمینه ای؟(اینو نگفت ولی درست نشنیدم چی بودxD)

    پرسون:همین بیرون رفتن

    پانیسا:ینی نرم بیرون؟

    پرسون:چرا برو، ولی هستی طرف توعه، ینی میگه هرکار دوست داری بکن

    پانیسا:نمیرممم

    پرسون:خب نظرت در مورد این موضوع چیه

    پانیسا:نمیرم بیروون

    پرسون:خب اونو که میدونم، به اینکه هستی طرف توعه نظرت چیه

    پانیسا:هیچی

    من:..خواهرت خیلی دوستم داره

    ترنم:..خیلی

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۱ ]
    • Univērse
    • Wednesday 15 September 21

    یک عدد خواب اسیدی

    قبل از هر چیز از چشماتون که باید اینو بخونن معذرت میخوام.

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۶ ]
    • Univērse
    • Saturday 11 September 21
    ᴡᴇʙ ʙɪʀᴛʜᴅᴀʏ﹕ ₉₈/₀₇/₀₄
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    گمشده در جهان سرمه ای رنگ پنتاگون
    شیفته 12 رنگ افسانه ای ماه
    صاحب این وبلاگ به مقادیر زیادی کیپاپ، فن فیکشن، انیمه و کیدراما برای تنفس احتیاج دارد!
    گلبرگ های ساکورا و لوندر های آبی توی جنگلی که قلبش با عشق به آدما می تپه~
    ----
    میدونین چیه؟ من همونقدر کنترل انتخاب افکارم رو دارم که کنترل انتخاب اسمم رو داشتم.
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)