۶۳ مطلب در ژانویه ۲۰۲۲ ثبت شده است

شین و کینو در رادیوی شین با حضور افتخاری اسکیز

کینو که داره میخنده میزنه تو کمر شین*
شین:😂
اروم اروم ضربه های کینو بیشتر میشه ودتبدیل میشه به با حرص زدن*
شین:چه مرگته..

یهو کینو صندلیو برمیداره میکوبه تو مخ شین*

کینو:هی داره منو انگشت میکنه از زیر میز با این برنامه مسخرت مرتیکه لختتتتتت

یونیایی که دارن میشنون:اشکال نداره ما قول میدیم عین بچه خوب بشینیم یه گوشه هیچی نگیم شما راحت باشین

یه ربع بعد*

صدای آه و ناله کینو توی استودیو میپیچد*
یونیا:نباید بزاریم کسی از این جریان بویی ببره همه چی بین خودمون میمونه...
دیسپچ:سلا-
یونی اعظم:بگیریدش
بقیه یونیا:حملههههههههه

جینهو:با اون وسیلهه که برداشتارو مشخص میکنن میزنه تو سر کارگر دیسپچ*

دیسپچ بیهوش میشود*

یونی اعظم با ماهیتابه بالا سر دیسپچ:گفتی میخوای چه گوهی بخوری؟
استی ها:اون ماهیتابه مال ما نیست؟
یونی اعظم:از آشپزخونه جی وای پی کش رفتم داش برمیگردونیم

استی:نه دابش اشکال نداره فدایی داری سه تا ام از طرف ما بزنش
یونی:نوکرتم سلطاننن

شین و کینو فارق از غوغای جهان درحال اهم اوهوم*

یونی اعظم:یکیتون بره از این صحنه فیلم بگیره....

جینهو:اقا پخش نکنین اینارو ما ابرو داریم

چان:میزنه رو شونه جینهو* برادر ام ویتو نزاشتن تو پورن هاب..درک نکردی...

استی و انسیتیزن:ما از قبل آدم فرستادیم ردیفه
یونی:میدونستم باید بهتون اعتماد کنمTT

کارگردان و دستیار درحال فیس بردن از صحنه*

جینهو:استیا چرا اینجان راستی

یونی:عین جوجه اردک دنبال چان راه افتادن

جینهو:...... چان داش تویی... کی ام ویتو گذاشتن پورن هاب

چان:همون ام وی ای که فقطط درموردد فرار از ترسای درونی بوووددددد و لیریکشم کاملااا هیونجین نوشته بووودددد اسمشم رد لایتززز بوووددددد

چان:هیچی دیگه مینهو رفته بود ببینه فیلم جدید چی گذاشتن دیده عه اونجاس

مینهو:بچ من کی رفتم تو پورن هاببب
هیونجین:تو دیگه حرف نزن هر شب اون تویی
مینهو:دوست داری تو دمای 180 بپزمت یا دمای 270؟
هیونجین:گوه خوردم..

جینهو:هیونجین پسر منه کاریش نداشته باششش😔🤣

مینهو:تورم کنارش میزارم تو فر

هونگ:کیک تولد کین- نگاه به وضعیت*

هونگ:پشت سر هم پلک زدن* هنگ می کند*

چانگبین:هونگ داداش خوبی؟

هونگ:... اره اوکیم...
تاحالا کسیو درحال این کارا ندیده بودم....

جینهو:هینننن به شوهرم زنگ میزنمماااا

هونگ:تو ام کشتی مارو با شوهرتتتتتت

یونی:بچ تو همونی نبودی که هرشب یووان از دستت کمردرد داره؟-

استی:راستی برای تولد مکنه تون کادو چی خریدین؟

جینهو:به نام خدا کیک که هونگ نصفشو تو راه خورد

استی:...همین؟.....

یونی:ببین همین مسئله که براش کیکه رم خریدن خیلیی خوبههه
استی که تاحالا از گل نازک تر به جونگین نگفته:چطور میتونین..

چان:حس میکنم مکنه تون خیلی مظلومه

جینهو:آره چون کیک نمیخرن براش

چان:من که هیییچچچوقت جونگینو لوس نکردمممم^^

جونگین که لم داده رو مبل استودیو:برام چیپس بیار
چان:کل مغازه رو جلوش ردیف میکنه* بیا بچه نون فسقلیم عسلکم انتخاب کن

جینهو:من کادو تولدم دادن به هوییه چه انتظاراتی دارینا
هونگ:این که شد کادو تولد هویی...
جینهو:اره تولد منم اینه با اینکه من پاره میشم تهش

فلیکس:به این میگن استراتژی
فلیکس:نوت برداری کردن*

انسیتیزنا:آقا این دوتا یه فیلم پورن یه ساعته رو پر کردنا رفتن راند بعددد( چرا دارم انسیتیزنارو با استایل فیلمبردارا و درحالی که موهاشونو پشت سرشون بستن و دوربین روی شونشونه تصور میکنم...)

جینهو:وات د فاککک شین الان با اون صندلی که خورد تو مخش باید غش کنههه

انسیتیزن:والا غش که نکرده خیلیم خوب داره میکنه

یونی:داش خسته شدی اون دوربینو بده من

انسیتیزن:نه داش شما حساب دیسپچ و ساسنگارو برسید ما شیفتی کار میکنیم فیلمارو میگیریم

هویی میاد استودیو*
برمیگرده میبینه جینهو اینا اینجان*
جینهو:هویی؟!!
هونگ:هیونگ؟!
هویی:جینهو؟! هونگ؟! چان؟!!

جینهو:تو اینجا چه غلطییی میکنیییی
هویی: اومدم از دستم عکس بگیرممم

چان:دست هویی را می گیرد* بیا ببرمت اون پشت گلدونارو نشونت بدم..

جینهو:شوهرمو چیکا دارییی

هونگ:میخواد هوییو بکنه
جینهو:شوخیشم قشنگ نیست بچ همیشه شوخی شوخی جدی میشه😭🤣

چان:با چشم و ابرو به وونکی اشاره می کند*

چان:هوییو میبره بیرون*
چان:تاحالا از سختیای زندگی برات گفتم؟

هویی:نه؟

هویی:چه خبره..
چان:ببین مطمئنم تاب دیدن اون صحنه رو نداری

هویی:چرا خو چیه مگه

چان:هیچی هیچی
چان:روز مادر مبارک راس- عه اینو باید به جینهو میگفتم

هویی:اون تو چخبره مگههه نگو جینهو داشت با هونگ بهم خیانت میکرد

چان:نه باباا جینهو تا آخرین نفس به تو وفادارههه

هونگ:جینهو حتی اگه اخرین ادم رو زمین باشه من دیگه ***مو *** نمیکنممممم

جینهو:کثافتتتت بچه یونی اینجاااسسسس

بچه یونیا:این ینی چی-
یونی بزرگا:بیاید بریم براتون تیپکو بخرممم^^

بیبی استیا و بچه یونیا درحال تیپکو خوردن*

انسیتیزنا:ینی فقط ما از لحظه اول با واقعیات زندگی آشنا شدیم؟
تیونگ:شما رو دادیم دست دریم اونا ام جلوتون درمورد اینکه کون یدونست یا دوتا بحث کردن اتوماتیک آدم شدین

شین و کینو:کارشون تموم میشه*

شین:خب کجا-ودفف اینجا چه خبرهههههه

جینهو:تولدت مبارک کینویاا

هونگ:کیک نصفه رو در میاره*
کیک:میوفته*

کینو:ریختی توششش؟؟
شین:ودف تو مگه پسر نیستییی
کینو:احمق چایی رو میگم ریختی تو لیوانم؟

جینهو:خاک تو سرت نصف کیکو خوردی همون نصف دیگشم نتونستی نگه داری

استی:این مگه مال ووسوک نبود؟
یونی:یدونه کیک میگیرن برا کل مکنه لاین دیگه
استی:اون قرصای سردرد من کو..

هویی میاد تو:چخبرهههه چرا چان داره راجب اینکه میخارو میریزن تو ساندویچا حرف میزنه-

هویی:شین چرا پیرهن کندس

چان:ببین من بهت نگفتم تو تحمل این صحنه هارو نداری؟ گفتم یا نگفتممممم؟؟؟

هیونلیکس گوشه اتاق:کیس*

چان:.....یکی برا من ژلوفن بخره...

هویی:دارن فیلم میگیرن؟!

انسیتیزن:کجای کاری آپلودم کردیم

یونی:.....سیزنی فرار کنین..................

یونی و سیزنی و استی:از پنجره در میرن*

جینهو:ریدین-
نههه منم ببرینننن

هونگ:فرار نکن با واقعیت رو به رو شو هیونگ

جینهو:میره پشت چان قایم میشه*
جان جدت منو قایم کن

شین:هیونگ برات توضیح میدم

هویی که هنوز هنگه:

چان:ببین بهترین توضیح اینه که در نبودت گی درون بچهات زده بالا، اشکال نداره درست میشه

هیونجین و فلیکس:وونکی رو از در پشتی میبرن بیرون*

هیونلیکس دنبالشون میرن*
چان:هوووییی کجا با این عجلههههه

هویی:من باید عقدمو سر یکی خالی کنم... جینهووووووووو تو مگه اینجا نبودیییییییییی

هونگ جینهو رو بلند میکنه فرار میکنه*
جینهو:یااااا عجیبا غریبا منو چرا داری میبریییی
هونگ:نمیخوام با غرات سر درد بگیرممم

چان:جینهویاااااا آرزوی شب خوبیو برات دارممممممممم

هویی:اون فرار کرددددد الان من حرصمو سر کی خالی کنممممم

هونگ و جینهو پشت بوته قایم شدن*

چان:شربت گل گاو زبون میده دست هویی*

چان:بیا بخور یکم آروم شی

هونگ:اینجا هیچکس پیدامون نمیکنهه....
گوشی هونگ زنگ میخوره*
اهنگ زنگ هونگ با صدای یووان:تو له سگ~پِ دَ سگ~عن تر سگ~کثافت تو خیلی گاوییی

جینهو:اخه دیگه اهنگ نبودددد
هونگ:خودش گذاشت گفت درست بزنم بهش جرم میدهههه

چان:اشاره به سونگمین*
سونگمین:جینهو و هونگ را شوت میکند تو کیوب*

هویی:ینانننن
ینان:هویی رو پرت میکنه تو کیوب*

هویی:جینهو رو میبره تو نزدیک ترین استودیو*

سویون که فقط داشته آهنگ میساخته:یا پشمای مسیح

 

و جینهویی آن شب را به زیبایی تمام کردند..^^

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۷ ]
    • Univērse
    • Sunday 23 January 22

    پستی بدون سر و ته#14

    1.اگه بدونین چقدر دلم برا کاور کردن تنگ شده..ولی متاسفانه توی دوره ای هستم که همش به خودم میگم زر نزن میرینی:"/ بعد از اون طرف اینجوریم که واو هانی عجب صدای بی نظیری برو اودیشن بده اصن..

    2.ولی خداییش رپ ژاپنی خوندن سخت تر از چیزیه که به نظر میاد...

    3.فردا کامبک پنتاگونه و گس وات؟ من مدرسه ام:))))))))))))

    4.برای اینکه خودمو بزنم به سردرد که بابام دلش برام بسوزه و بگه فردا نرم مدرسه خیلی دیره؟..چرا همچین گوهی خوردم و اسممو برا مدرسه حضوری دادم..

    5.دارم یه دور از اول اولدرو میخونم، و به این نتیجه رسیدم واقعا سادیسم دارم

    6.من:آخجون اولدرم تموم شد دیگه میتونم دالیا رو بنویسممممم

    کل چیزی که تو این سه روز نوشتم:

    حتی فرصت نکردم درمورد اینکه چجوری اسم رمز اتاق مدیر رو میدونه بهش تیکه بندازم، و این برای من واقعا یه تنزل مقام به حساب میومد.

    7.کاری به فیک بودن و نبودن زیجی نداشته باشین، کای چقدر کیوتههه..و چقدر شبیه جیجیههههTTTTTT

    8.منو بگیرین همین الان نرم آمریکا فقط برای اینکه لپای اون بچه رو بکشم..

    9.دیدین رنجون موهاشو مشکی کرد و شد عین جوجه کلاغ؟T-T موچولوT-T

    10.what is your hogwarts house? mine:hufflepuff:>

     

    +درحدی سپ شیپ میکنم که وقتی سرچ میزنم تو پینترست همه عکسایی که میاره مومنتشو حفظم..مومنت جدید میخوام لعنتیا چرا خبری نیستTT

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۰۶ ]
    • Univērse
    • Sunday 23 January 22

    رویای نهان

    -از اونجایی که به عشق و احساس بی منطق نمیشه حرف حساب حالی کرد پس باید بسپریش به زمان ، به مرور فراموش میشه...!
    لورن جواب نگاه زیبای جونگکوک رو با نگاه خودش داد.
    -اگه فراموش نشد چی ؟!
    -کمرنگ میشه ...!
    -اگه کمرنگ نشد؟
    -عادت میشه ...!
    - اگه عادتم نشد چی؟
    کوک شونه ای بالا انداخت و نگاهش رو از چشم های لورن گرفت و به آسمون بالای سرش داد.
    -اونوقت من یکی که ترجیح میدم ذره ذره تو عشق اشتباهم بسوزم تا اینکه دوباره دست کسیو بگیرم که میدونم دستش تنها پذیرای دست من نیست.

  • ۸
    • Univērse
    • Sunday 23 January 22

    پستی بدون سر و ته #13

    1.تارا گروه شیمیو سوراخ کرد از بس سوال پرسید..بعد سوالاشم از ایناس که یه دور از رو متن بخونی میفهمی چیمیگه:| بچ بشین سرجات بخون دیگه چه مرگته هی سوال میپرسی-

    2.ولی معلم شیمیمون نباید از درسی که آخر زنگ وقتی هممون خواب بودیم توضیح داده یه صفحه تست میداد..حتی فرمولشم یادم نمیومد:"/

    3.چرا باید آناتومی ملخ و عنش تو کتاب زیست ما باشه..

    4.شما ام پیش اومده براتون از یه آهنگ بدتون بیاد ولی بعد برید گوش بدید و تبدیل به قفلیتون شه؟

    5.بحث کردن با تجربیا اینجوریه که بهت میگن یکم ATP داشته باش چرا انقد بی حوصله ای-

    6.و بحث کردن با ریاضیا اینجوریه که میگی مثبت فک کن و یه |فاک تو این زندگی| تحویلت میدن..

    7.ولی من هنوز باورم نشده جیمین برگشته:")

    8.اینجور پستایی که شبا میزارم حس خوبی داره..

    9.داشتم به این فکر میکردم که چرا فن فیکشن هیدن دریم نباید سپ باشه که موقع خوندنش حس بهتری داشته باشم، امروز که دوباره خوندمش دیدم خداروشکر که سپ نبود وگرنه قطعا از اون حجم زیبایی زنده نمیموندم..حتی همین تهکوکش هم خیلی هنرمندانه نوشته شده...

    10.حدس بزنید کیا درست جلوی دفتر معلما داشتن درمورد کون دادن حرف میزدن؟ درسته من و مانا و هستی!

    11.ولی یونجون و لورن هیدن دریم خیلی خوبن..درمورد لورن باید اینو بگم که مگه میشه جیمین خواهری داشته باشه و اون خواهر مرزهای زیبایی و مهربونی رو جا به جا نکنه؟ یونجونم برادر تهیونگ بود و مظلوم ترین کاراکتری که دیده بودم..

    12.تازه فهمیدم چنلی که هیدن دریم توش آپ شده همون چنل آپ دزیره ست، پس تعجبی نداشت که انقدر بی نظیر بودTT

    13.البته اینم باید اضافه کنم رمانتیک بودن بیش از حدش بعضی جاها دلمو میزد..با سلیقه من سازگار نبود

    14.فیک میخوامTT خودتون میدونین کاپلای مورد علاقم چیهه بهم برسونین-

    15.خوندن هیدن دریم رو به همتون حتی کسایی که آرمی نیستن پیشنهاد میکنم بس که قشنگ بود:")

    16.مدل فیک نوشتن من قشنگ اینجوریه که بلافاصله بعد یه صحنه اسید سم، یه سکانس جنایی خفن مهم میزارم-

    17.بوی کامبک رولینگ کوارتز میاد..آرم موهاشو رنگ کرده

    18.یکی از دوستام یه مدت بود غیب شده بود گوشیشم خاموش بود، امروز یکی از دوستامون یادش اومد قبل محو شدنش گفته بوده گوشیش خراب شده😐😂 عملا یه هفته عین خر نگرانی کشیدیم-

    19.سه نمره ریاضی ازم کم شد فقط چون یادم رفته بود سوالا رو بنویسم:)))))))

    20.دوشنبه کامبک پنتاگونه فردا هم تولد یوتوعه، آماده اید یونیورس؟

  • ۹
    • Univērse
    • Saturday 22 January 22

    mi cancion favorita en español

    هولاااا:>>(هروقت من اول پستام سلام کردم بدونین یه پست خفن تو راهه...xD)

    به تازگی، آهنگایی که گوش میدم بیشترشون اسپانیایی شدن و همشم به لطف لاونداس:/xD

    سو از اونجایی که دلم نمیخواست فقط خودم از زیباییشون فیض ببرم..دلم خواست بیام چندتاشو اینجا و اینجوری براتون بزارم که خلاصه شما ام گوش بدین:>

    بریم ادامه~

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۰ ]
    • Univērse
    • Saturday 22 January 22

    نقطه پایان

    اون حسی که توی گذاشتن نقطه پایانه، اون حسی که همزمان هم اشکات سرازیر میشن و هم لبخندت صورتتو پوشونده، اونم وقتی برای مدت طولانی ای شخصیت هات رو بزرگ کردی و داستان زندگیشون رو روی کاغذ آوردی، فقط و فقط تجربه همین حس باعث میشه بخوام به نوشتن ادامه بدم و افکارمو تبدیل به صحنه زندگی کاراکترام کنم..:”)
    +اولدر امروز تموم شد~

  • ۹
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸ ]
    • Univērse
    • Friday 21 January 22

    for the next generation

    Start of Writing:2021.06.16

    End of Writing:2022.01.21

    220 days

    31 weeks

    7 months

    فقط چون دلم میخواست این تاریخ تا ابد یه جا ثبت بشه~

  • ۴
    • Univērse
    • Friday 21 January 22

    ~~~

    بهم یه دلیل برای ادامه زندگی بدید.


    یدونه دیگه.........


    من رو به آر کیو:عم عای عه جوک تو یو که اینجوری با قلبم بازی میکنین؟

  • ۱۱
    • Univērse
    • Friday 21 January 22

    0000

    تیونگ بلند شد و جلوی یوتا روی زانو هاش نشست تا بهتر بتونه صورت یوتارو ببینه:نه زندگی این نیست، زندگی تویی و کسایی که دوستشون داری و دوستت دارن، و کسایی که شاید مدتهاست خودشونو توی غرور زندانی کردن ولی هنوز دستاشون گرفتن هم و دوییدن توی چمن هارو طلب میکنه،

    +آرزوی آرامش~

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲ ]
    • Univērse
    • Friday 21 January 22

    well, I'm not sure

    -نه، نه نه این امکان نداره، معذرت میخوام، من، من نمیخواستم، نمیخواستم اینکارو بکنم..

    -صبر کن ببینم..تو..تو کی هستی؟....من..کیو کشتم؟..

     

    +خیلی وقت بود فن فیکشن انیمه ای ننوشته بودم..

    ++پری چان باید بتونه حدس بزنه کاپلش چیه=) هرچیم که باشه یه بار با رشوه دادن ازشون از زیر زبونم حرف کشید..

    +++عنوان به خاطر اینه که نمیدونم اسمشو چی بزارم فعلاxD

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۲ ]
    • Univērse
    • Thursday 20 January 22
    ᴡᴇʙ ʙɪʀᴛʜᴅᴀʏ﹕ ₉₈/₀₇/₀₄
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    گمشده در جهان سرمه ای رنگ پنتاگون
    شیفته 12 رنگ افسانه ای ماه
    صاحب این وبلاگ به مقادیر زیادی کیپاپ، فن فیکشن، انیمه و کیدراما برای تنفس احتیاج دارد!
    گلبرگ های ساکورا و لوندر های آبی توی جنگلی که قلبش با عشق به آدما می تپه~
    ----
    میدونین چیه؟ من همونقدر کنترل انتخاب افکارم رو دارم که کنترل انتخاب اسمم رو داشتم.
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)