1.اسپویل دیالوگی از اولدر/بلوهیون/وانشات جدیدم میخواید بگید~
2.الان دایی و زن دایی مامانم اومدن اینجا درحالی که همین 20 دقیقه پیش تو خونه خاله مامانم دیدیمشون._. منم پیچیدم تو اتاق از بی حوصلگی ام دارم میمیرم...
3.اگه بخوان ناهار بمونن چیTT گشنمه منTT
4.ولی این نویسنده هایی که کلا همه داستاناشون یه یونیورس جدا داره خیلی خلاقن. من یک ساعت و نیم با یاسی 20 دقیقه تو حموم برا اسم یه سرزمین فسفر سوزوندم تهشم به نتیجه ای نرسیدم.....
5.دیشب ارشان ازم پرسید پرسپولیسی یا استقلالی، گفتم پرسپولیس. بعد برداشت کری خوندن که آره شماها سرمربی درست حسابیم ندارین و اینا، رادان(برادرش) از تو اتاق پرید بغل من گفت منم پرسپولیسی ام، دیگه به جای زدن میاد نازم میکنهxD
6.عموم میگفت اول از همه ارشان به خاطر اینکه ماهان استقلالیه، طرفدار استقلال شده، رادانم فقط چون میخواد باهاش مخالفت کنه پرسپولیسی شدهxDD
7.ولی جفتشون رئالین:"/ به رادان گفتم بیا تو ام طرفدار بارسلونا شو باهم بر ضد داداشت فعالیت کنیم گفت نمیخوامxD
8.حالا ارشان 7 سالشه رادان 5 سال من 16 سالxDDD
9.عموم معلم ریاضی دبیرستانه، جدای اون تدریس خصوصی ام میکنه. تعریف میکرد یکی از شاگرداش سلام ونک بوده و قبل از نشانه ش اومده بوده اونجا تمرین کنه و اینا، بعد برگشت پرسید ریاضی نشانه تو چند زدی...فقط منطقه رو ترک کردم...xD
10.علاوه بر دانا پائولا که کراشم بود، روی isabela merced و Lola indigo هم کراش زدم. عکس پست هم ایزابلاستTT ده یازده روز پیش آلبوم جدید داده، بعد من اول اصلاا از تایتلش(Agonia) خوشم نیومد، الان به حدی روش کراش زدم که هرجا میرم هی تکرار میکنم آگونیااا، آگونیاااxD
- Lynn -
- Tuesday 22 March 22