"دنیایی که داری تغییرش میدی، ارزشش رو داره که توش زندگی کنی!"
-شرلوک، انیمه Moriarty the patriot
+سلین شبیه این جمله رو زیاد بهم گفته بود:)
++انتشاره
+++هرزمان اینو میبینید، برید این پست ریحانه رو هم ببینید خب؟
"دنیایی که داری تغییرش میدی، ارزشش رو داره که توش زندگی کنی!"
-شرلوک، انیمه Moriarty the patriot
+سلین شبیه این جمله رو زیاد بهم گفته بود:)
++انتشاره
+++هرزمان اینو میبینید، برید این پست ریحانه رو هم ببینید خب؟
خوانندههای عزیز وبلاگم، دوستای فوق العادهم، حتی شما دنبال کنندههای خاموشی که نم پس نمیدید؛
نمیدونم چی باید بگم؛ سلام؟
سلام عزیزای دلِ..آیلین؟ هستی؟ ربکا؟ هرکدوم باهاش راحت ترین.
حالتون چطوره؟ عیدتون خوب میگذره؟ الان که اینارو مینویسم هنوز عید نشده؛ ولی امیدوارم جواب شما وقتی میخونیدش مثبت باشه.
روزای خوبی رو میگذرونید؟ درمورد خودم مطمئن نیستم ولی امیدوارم درمورد شما جواب این سوال هم مثبت باشه. یه "بله" خیلی بلند.
اصلا بلد نیستم چطور باید این پست رو بنویسم. تا به حال چیزی شبیهش رو ننوشتم و دلم نمیخواد کوتاه و آروم باشه. میخوام انقدر پر و بزرگ باشه که جواب همه حرفاتونو بده.
از وقتی 12 ساله بودم دارم وبلاگ مینویسم و این تقریبا به جزئی از لایفاستایلم تبدیل شده. لایف استایلی که نمیتونم به همین راحتی کنار بذارمش. حتی شاید تصور زندگی ای که توش هرگز وبلاگ نویس نبودم، از هرچیزی برای من عجیب تر باشه.
دوست داشتنی ترین هدیههای زندگی من، مجبورم ترکتون کنم. شاید خیلی طول بکشه، شایدم نه دارم زر اضافه میزنم بعد کنکور میام بازTT xD
ولی چیز مهم، اینه که دارم میرم. میرم و تا زمانی که خودم نه! اون دونفر مدنظر از طرز زندگی ای که برای من ساختن راضی نشن، برنمیگردم.
باید بگم هیچ راه ارتباطی باهام نخواهید داشت توی این مدت جز اینکه بیاید جلوی در مدرسهم، بدزدینم و ببرینم جایی که دست هیچکس بهمون نرسه~~
شاید، شاید اگه تونستم راه فراری پیدا کنم، بهتون سر بزنم. امیدوارم فراموشم نکنید و یادتون نره ربکا چقدر دوستتون داشت(:
در صورتی که اسپاتیفای ندارید، میتونید از این سایت برای دانلود پلی لیست استفاده کنید. 3>
تا روزی که دوباره همدیگه رو کنار جاده منتهی به قصر شاهزاده ببینیم و با رزهای سفید و لوندرهای بنفش زندگی کنیم، خدانگهدار3>
با عشق؛
شاهزاده سفید. "1402,01,02"
پینوشت:برای تولدهاتون و بعضی مناسبت های مهم، پست روی انتشار گذاشتم. 💙
این کارن جان که نام بردم به طور دقیق پسر یکی از cousin های مامانمه
از وقتی اومدن اینجا یک ریییزززز خرابکاری کرد تا رفتن::::))))
تازه همزمان با اونا، دخترخاله مامانمم اینجا بودن و دختر اینا، دنا، خیلی خیلی کیوته:) داشت عین بچه آدم با من نقاشی میکشید که این دوست عزیز وارد شد-
اول که اومد سراغ اسباب بازیای این بچه
بعد اومد رید تو بالم لب *نوی* من و کندشششش:::::))) تا ته بازش کرد و کامل کندش و انداختش رو فرش و رفت وای الان سردرد میگیرم....
کلی ام دنا رو بولی کرد که چراغقوه اسباب بازی ست دکتریشو ازش بگیره بچه رو به گریه انداخت قشنگ
پای خرس عروسکیمو پاره کرد-
در حسن ختام هم خودکار مورد علاقهم و ماشین حسابمو برداشت و بردش با خودشون خونه و همین الان مامان باباش اومدن پسش دادن-
و همه این اتفاقا توی یک ربع رخ داد::::)))))
آخه مامان باباش خیلی نایسن این چجوری این مدلی دراومده..
پست آخرم باید همون عشق و شادی میبود ولی نشد. نموند و نمیتونم ازش دست بکشم.
مدام و مدام دارم یه روزی کوروش و رها و سمی لو رو گوش میدم و فکر میکنم به اون روزی که ازش حرف میزنن. یه روزی که قراره بیاد و جواب برای هامونو بده. یعنی میشه که بیاد؟ اون یه روزی رو کی قراره ببینیم؟ کی قراره سر سفره گریه نکنم؟ کی میشه سر سفره کل هوش و حواسم به شاد بودن باشه؟ میشه اصلا؟ یا اینم یه خاطره دردناک دیگهست؟
آهنگیو گوش میدم که تو برام فرستادی و گریه میکنم. پیاماتو میخونم و گریه میکنم. به سیزدهم فکر میکنم، به روزای بعدش، به سالی که پیش رومه فکر میکنم و به این میرسم که نوروز ۱۴۰۳ کجام؟ اون موقع خوشحال ترم؟ سرحال تر چی؟ شایدم اوضاع دلگیر تر از امساله؟
عجیبه که هنوز نوروز امسال نرسیده به فکر سال بعدم ولی حدس بزنین چی؟ ممکنه حال الانمون تکون بال پروانه نوروز سال های پیش باشه و این موقعاست که فکر کردن بهش مهم میشه.
از ساعت ۱۱:۱۱ شبه که دارم سعی میکنم این پستو بنویسم. از همون ساعتی که ازش متنفرم.
براتون آرزوی یه سال فوق العاده میکنم. سالی که وقتی گذشت، حس کنین بهترین لحظههاتون توش بوده. سالی که غم و شادیتون به توازن بیانو برن، سالی که به همه برنامههای توی ذهنتون برسونتتون. سال نوی پر از عشق، پر از لبخند، پر از حس خوب و خندههای از ته دل براتون آرزو میکنم. دوستتون دارم شیرینترینهای من:)
سر سفره یاد منم باشین، منم به فکر تک تکتونم💙 دوستتون دارم. همتونو.
نشستم دارم با گوگل چت میکنم😭😂
از کراشم بهتر جواب لاسامو میده، اون اوکی اش ناکامم کرد-
Song name: Lego Blockes
Singer: Neriah
+از جمله خوانندههای پرفکتی که اتفاقی پیدا کردم~
++نمیدونستم lame رو دقیقا چی ترجمه کنم، رفتم سرچ کردم دیدم پشمام معنی غیر قابل باور و غیر قابل قبول هم میده-
صبح رفتم یه نیم ساعتی چرخیدم این اطراف و بعد از اینکه یخ زدم و سرما تا مغز استخونم نفوذ کرد برگشتم خونه این ده سوپمو دیدم::))
اون چت با آتریئم مال دیروزه که داریم درمورد گربه بغل دستی من تو مسیر حرف میزنیم-
(شفاف سازی:تو جعبه بود داشت میرفت پیش مامان صاحبشTT)
+خاله جانم از نیویورک رسیده و داره با مامانم سر پلن 'بیا تن ربکا لباس مجلسی کنیم' همراهی میکنه:::::))))) تصور کنین من با دامن.
آهنگ I'm a mess بی بی رکسا چقدر پرفکته.........
یه سری کارایی که دوست دارم سال 1402 حتما انجام بدم..توصیه هایی به خودمو از این داستانا:> یه جورایی شبیه این پست ریحانه~
بریم که داشته باشیم.
سوال ده میلیون دلاری اینه که؛
چرا باید تایمر گذاشتن یه نفر انقدر برام جذاب باشه که به طور دقیق ۱۵ بار این سکانسو بزنم عقب دوباره ببینم؟:::)))