۲۸ مطلب در ژانویه ۲۰۲۳ ثبت شده است

کاری، میونسو، کانیا، هیونلا، ثنا و میکا بیاین. رمزش:اسم کسی که اومد خصوصیم سفارش فیکو داد

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • Lynn -
    • Saturday 21 January 23

    به زندگی من خوش آمدید.

    من رفتم نیمممم ساعتتتتتت دنبال تمپلتی که میخوام گشتم، قبلش یک ساعت و ربع ایده هامو بررسی کردم تا به این رسیدم، بعد بیست دقیقه دیگه دنبال عکس کرکترام گشتم و باید بگم بدون وی پی ان خیلی کار سختی بود، بعد دوباره کلی با فتوشاپ نشستم هم سایزشون کردم، بعد تو فایلام دنبال کد پولار مد نظرم گشتم، بعد لینک پولار آنلاینو پیدا کردم، بیست و سه دقیقه نشستم تا صفحه‌ش باز شه بعد یهو میگه توی کشور شما در دسترس نیست:/ خب میگیرم میکنمت بفهمی خیلی ام در دسترسی پوسیده کسبچ دون همت فرومایه:"/

    یا یه وی پی ان آدمیزادی بهم بدید یا یکیتون فداکاری کنه بیاد برا من پولار بزنهTT

    میبینید چه زحمتی برای فیکام میکشم؟ حالا باز نظر ندید-

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۳۱ ]
    • Lynn -
    • Saturday 21 January 23

    موقت یا چیزی شبیهش

    بیاین بهم سریال/فیلم/انیمه معرفی کنین بشینم ببینم دارم روانی میشم:::::::))))))))))

    ترجیحا کم باشه..معمایی، از اون گنگ خفنا مدل پنت هاوس یا حوا باشه، یا از این صافت کیوت گوگولا که یکم ذوق کنم برا کاپلش و حرص دربیار نباشه روح و روانمو آروم کنهTT

    یکیتونم که آلیس این بوردلند رو دیده بیاد بگه ببینمش یا نه-

    اگه سریالی که معرفی میکنین بی اله لطفا جوری نباشه که برم از تل دانلود کنم چون فعلا zenmate ـم کار نمیکنه و تلگرامم وصل نمیشه. یا خودتون زحمت بکشین لینکای دانلودشو برام کپی کنین یا توجه کنین تو سایتی چیزی میتونم پیداش کنم یا نه.

    فیکم چیز خوب داشتین بدین:::))

    کامنتاتونم عمومی بدین همه استفاده کنن'ایموجی دست دوستی'

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۷ ]
    • Lynn -
    • Saturday 21 January 23

    پستی بدون سر و ته #33

    1.اینو یه بار نوشتم و همش پرید و الان مث احمقا دارم همشو از اول تایپ میکنم-

    2.اگه اسممو بذارم ربکا گمم میکنین؟

    3.ورنون black eye🤝دینو rock with you🤝وایب خوناشامی

    4.پسرعموهای کوچیکم به نسبت ماهان زمان خیلی کمتری رو با من می‌گذرونن ولی به طرز اعجاب آوری خیلی شبیه منن😭😂 شاید چون تنها دخترعموشونم اینجوریه-

    5.فصل چهار بانگو>>>>>
    6.چرا وقتی میگم از لمس شدن بدم میاد بدتر میکنن؟ کسخلن؟

    7.فیک میخوام.

    8.من الان باید پاریس میبودم برای فشن ویک.....

    9.ولی بیاین قبول کنیم شنل>>>>>>>گوچی

    10.رشته طراحی فشن واقعا زیباست:::)))))

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۴ ]
    • Lynn -
    • Thursday 19 January 23

    put your hands in the air for the ANTIDOTE

     

     

    Song Name: ANTIDOTE

    Artist: FAKY

     

    +خدایی آهنگش زیادی خفن نیست؟:)

  • ۱
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۴ ]
    • Lynn -
    • Sunday 15 January 23

    چالش سی کالج=)

    مخم برای امتحانش زده شد، می‌ریم که داشته باشیم!=)

    چون با گوشیم و نمی‌تونم عکس بذارم، فعلا بدون پیک عه. هروقت پسرم(لپتاپم) رو پس گرفتم عکس دار هم خواهد شد~

     

    شروع چالش:۱۷ دی ۱۴۰۱

    پایان چالش:

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵۴ ]
    • Lynn -
    • Saturday 14 January 23

    que pasa con mis problemas?

    ساموئل:مشکل چیه؟

    ربکا:نمی‌تونم بگم. درمورد یه دوسته. و اگه بگم، دوستم قبل از اینکه خودش بمیره منو می‌کشه.

    ساموئل:چی؟

    ربکا:زندگی زود می‌گذره سامو. فکر می‌کنیم مدت خیلی زیادی زندگی می‌کنیم پس تمام روزها رو صرف غر زدن درمورد مشکلات می‌کنیم، البته برای من صرف گوش دادن به مشکلات بقیه آدما می‌شه که هیچ علاقه ای هم بهش ندارم. مشکلات من چی می‌شه پس؟ هیچکس بهش گوش نمی‌ده. حتی خودمم بهش گوش نمی‌دم. و زمانی که متوجهش بشم شاید خیلی دیر شده باشه. و هیچ زمانی باقی نمونده، و من نمی‌خوام زمان کم بیارم پسر. نمی‌خوام از کارایی که می‌خواستم بکنم و نکردم پشیمون بشم.

    ساموئل:انجامش بده. فقط باید هرکاری که می‌خوای رو همون موقع انجام بدی.

    ربکا:خم می‌شه و ساموئل رو می‌بوسه، ولی ساموئل عقب می‌ره'

    ربکا:باشه. من توی استخر شیرجه زدم و هیچ آبی توش نبود. بعضی وقتا اتفاق می‌افته. نه، همیشه.

    ساموئل:نه. همیشه نه.

    ساموئل جلو می‌ره و ربکا رو می‌بوسه'

     

    +"ایلیت هیچ سیکینس یی دییلیگ قیشینگی نیدیری"

    ++با اینکه خیلی از ساموئل بدم میاد ولی ربکارو دوست دارم و این سکانس با اون آهنگ فاکینگی که روش بود واقعا دوست داشتنی بود:")

    +++اگه میخواید الیت ببینید تا فصل 4 ش قشنگه. از 4 به بعدو نبینین بهتره. اگه هم سنتون کمه فعلا نبینینش توروخدا-

  • ۱
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵ ]
    • Lynn -
    • Saturday 14 January 23

    Happy Shakiba and Mana day:)

    تیلور سوییفت توی آهنگ فیفتین از ابیگیل که روز اول مدرسه کنارش نشست و بعد تبدیل شد به دوست صمیمیش حرف می‌زنه. ولی من، روز اول مدرسه راهنمایی، نه کنار شکیبا نشستم نه مانا. بلکه یه چشم غره ترسناک به مانا رفتم که هیچ دلیلی نداشت چون ما حتی همو نمی‌شناختیم. شاید اگه بگم شکیبا و مانا شدن کسایی که نمیتونم زندگیمو بدون اون تصور کنم..حتما تعجب کنین:)
    شکیبا، مثل اون آرزوی یهویی‌ای میمونه که توی سرت شکل می‌گیره و بعد یهو واقعی میشه و تو با اینکه شاید چیز مهمی نباشه ولی کلی براش ذوق میکنی. مثل اولین جرئه نوشیدنی خنکت وسط یه روز گرم تابستونی، که پایین رفتن و‌ رسیدنش به معده‌ت رو میفهمی. کسیه که وقتی ناراحتی با حرفای قشنگش آرومت میکنه، وقتی خوشحالی ده برابر تو ذوق زده ست و وقتی حرصت دراومده پا به پات فحش میده. شکیبا اون دوستیه که آمار رنگ پیژامه های کراشتو در میاره و وسط کلاس توی یادداشت ازت سوالای فلسفی میپرسه. همون دوستی که کلی نکته مشترک باهاش داری و با اینکه به نظر بقیه کاملا متضاد همین ولی خیلی خوب باهم میسازین. همونی که وقت میذاره و با بچه های دهم ریاضی کار میکنه و اگه توی فیزیک مشکل داشته باشی، برات توضیحش میده. آره شکیبا همچین آدمیه و واقعا دلم برای کسایی که شکیبا ندارن میسوزه:)
    مانا، اون آدمیه که کافیه بهش بگی چی تو سرته و بعد پا به پات کسخل بازی در بیاره. همونی که با نسکافه باهاش مست میکنی و سیس گنگ با سوج اسپا و دیزرت هیویون برمیداری و بعد کف اتاق مشاورتون میشینین و میرین رو اعصابش، همونی که پایست تا هربار همو میبینین آهنگ تایتانیک بخونین، همونی که اول از هم متنفر بودین و الان هیچ جوره جدا نمیشین، همونی که حاضری به خاطرش پا روی آرمان های تهکوک شیپریت بذاری و یه سناریوی جیکوک براش بنویسی، مانا خود خودشه، حتی وقتی درمورد درسای رشته هاتون باهم بحث میکنین ده دقیقه بعدش هرکدومتون یه ایرپاد تو گوشتونه و درحال فیزیک حل کردن به الک بنجامین گوش میدین، همونی که میتونم کنارش بشینمو هیچی نگم و بازم احساس خوبی داشته باشم.
    امروز تولد این دوتاست. خواهرایی که ۱۸۰ درجه باهم فرق دارن ولی کافیه به یکیشون چیزی بگی تا اونیکی سلاخیت کنه. و میدونم که شکیبا از تولدش خوشش نمیاد ولی من دوستش دارم چون ۲۰ دی ۸۴ اونا به دنیا اومدن، و همین خاصش میکنه!:)

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۵ ]
    • Lynn -
    • Tuesday 10 January 23

    Dear Scarlet

    اسکارلت عزیزم؛
    «ستاره‌ها را یادت هست؟»
    یه شب بارونی بود. مثل همه اون عاشقانه های کلیشه‌ای که باهم بهش می‌خندیدیم. ولی خیلی اتفاقی، اون شب هم شدیدا بارون می‌اومد. سرتاپا خیس شده بودیم ولی اون لبخندهای احمقانه از صورتمون پاک نمی‌شد.
    توی نگاه جفتمون پر خستگی بود. گفتم گشنمه. چشماتو چرخوندیو گفتی همیشه هستی. دوتا شیرکاکائو از نزدیک ترین. سوپری خریدیم و زیر بارونی که نم‌نم می‌زد سمت پل روی میدون رفتیم. مثل دیوونه هایی که هیچ دغدغه ای ندارن به همه چی می‌خندیدیم. هیچکس تو خیابونا نبود. نشستیم وسط پل. رو به هم. با شیرکاکائوها فاز آبجو برداشته بودیم.
    یه گربه سیاه و سفید با چشمای درشت و‌ براق از جلومون رد شد. زمین سرد بود، ولی انقدری خشک هست که راحت بشینیم. لبخند زدیو گفتی آهنگ می‌خوای. گوشیمو از جیب شلوارم درآوردم و بدون خیلی گشتن، maroon پلی کردم. آهی کشیدی و با خنده گفتی انگار جز تیلور سوییفت کسیو نمی‌شناسی. پوزخند زدم. می‌دونستم خودتم فهمیدی این آهنگ خیلی به حسوحالمون می‌خوره. بلند شدم و دستتو گرفتم تا توهم بلند شی. گفتم باید برقصیم. گفتی دیوونه‌ام، ولی خندیدی. فکر کردم به این می‌گن خنده. زمزمه کردی مطمئنی؟ گفتم هیچوقت تا قبل از این نبودم. می‌گم باید توی نیویورک برقصیم. بدون کفش. بهت زده خندیدی و دستامو فشردی.
    بارون که بند اومد، کنار هم توی اتوبوس نشسته بودیم. به غرغرهای بی پایان من گوش می‌دادی و گاهی همراهیم می‌کردی. راهمون توی خیابون ولیعصر جدا شد.
    من هنوزم همونجام. همونجایی که ترکم کردی. توی پیاده روی ولیعصر ایستادم و مردم بی‌توجه از کنارم رد می‌شن و می‌رن. من موندم و اشکام.
    اگه زندگی بعدی باشه، نمی‌ذارم داستانم اینجا تموم شه، با جمله «من، کسی که همراهش بدون کفش توی نیویورک می‌رقصیدم رو از دست دادم.»
    با عشق؛
    ربکای تو.

     

    +ادامه دارن~

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۶ ]
    • Lynn -
    • Monday 9 January 23

    Dear Reader

    Dear reader
    خواننده‌ی عزیز
    If it feels like a trap
    اگه حس می کنی که این یه تله اس
    You′re already in one
    از قبل توی یکی هستی
    Dear reader
    خواننده ی عزیز
    Get out your map
    نقشه ات رو بیرون بیار

    Pick somewhere and just run
    یه جا رو انتخاب کن و فقط بدو
    Dear reader
    خواننده ی عزیز
    Burn all the files, desert all your past lives
    همه ی مدارک رو بسوزون، همه ی زندگی های گذشته خودت رو رها کن
    And if you don’t recognize yourself
    و اگه خودتم خودت رو تشخیص ندادی
    That means you did it right
    این یعنی درست انجامش دادی

    Never take advice from someone who′s falling apart
    هیچوقت از کسی که در حال فروپاشیه نصیحت نگیر
    Never take advice from someone who’s falling apart (You should find another)
    هیچوقت از کسی که در حال فروپاشیه نصیحت نگیر

    Dear reader
    خواننده ی عزیز
    Bend when you can
    وقتی میتونی خم شو
    Snap when you have to
    وقتی مجبوری بشکن
    Dear reader
    خواننده ی عزیز
    You don’t have to answer
    نیاز نیست جواب بدی
    Just ′cause they asked you
    فقط به این دلیل که از تو پرسیدند
    The greatest of luxuries is your secrets
    گران‌بهاترین دارایی، رازهاته
    Dear reader
    خواننده ی عزیز
    When you aim at the devil
    وقتی شیطان رو نشونه میگیری
    Make sure you don′t miss
    مطمئن شو که از دست ندی

    Never take advice from someone who’s falling apart
    هیچوقت از کسی که در حال فروپاشیه نصیحت نگیر
    Never take advice from someone who′s falling apart
    هیچوقت از کسی که در حال فروپاشیه نصیحت نگیر

    So I wander through these nights
    پس من در این شب ها سرگردانم
    I prefer hiding in plain sight
    من ترجیح میدم جایی که همه میبینن قایم بشم
    My fourth drink in my hand
    چهارمین نوشیدنیم تو دستم
    These desperate prayers of a cursed man
    این ها دعاهای ناامیدانه ی یک مرد نفرین شده ست

    Spilling out to you for free
    که مجانی بهت میگه شون
    But darling, darling, please
    ولی عزیزم، عزیزم، لطفا
    You wouldn’t take my word for it
    حرفمو جدی نمی گرفتی
    If you knew who was talking
    اگه میدونستی که کی بود که حرف میزد

    If you knew where I was walking
    اگه میدونستی به سمت کجا دارم میرم
    To a house, not a home, all alone
    به سمت یک ساختمون، نه خونه، تنهای تنها
    ′Cause nobody’s there
    هیچ کس در آنجا نیست
    Where I pace in my pen and
    جایی که قلمم رو بکار می گیرم و

    My friends found friends who care
    دوستام دوستایی رو پیدا می کنن که اهمیت میدن
    No one sees when you lose
    کسی نمیبینه باختنت رو
    When you′re playing solitaire
    زمانی که تو در حال بازی کردن هستی

    You should find another guiding light
    باید یه نور راهنمای دیگه رو پیدا کنی
    Guiding light
    نور راهنما
    But I shine so bright
    اما من خیلی پرنور میدرخشم

    You should find another guiding light
    باید یه نور راهنمای دیگه رو پیدا کنی
    Guiding light
    نور راهنما
    But I shine so bright…
    اما من خیلی پرنور میدرخشم

     

    +تو یه روز چهار بار پست گذاشتم- لطفا همشونو ببینین:"

  • ۰
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۶ ]
    • Lynn -
    • Sunday 8 January 23
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~