squid game

من موقع شروع: از قرار معلوم قضیه اینه که ببری بهت پول میدن ببازی میکشنت، کنچانا کنچانا من بودم جفتش به نفعم بود.

من قسمت شیش:ولی کسایی که میشناسنم چی؟...

 

+ولی آلیس این بوردلند خیلی قبل از اسکویید گیم همین سناریو رو رفته بود ولی چون ژاپنی بود موفق نشد:/ میگم همین سناریو یعنی دقیقا همین شکل با همین شرایط._. و به شدت جذاب تر خط داستانی رو ساخته بود:/ هرکی بیاد بگه بین کره و ژاپن فرق نمیزاریم یه تیر میزنم تو مخش._.

++خواننده ژاپنی:و من بلاخره فهمیدم، درد کشیدن زیباست

یکی:اه اه چه بی معنی

خواننده کره ای:اومم پول چه خوشمزست

همون یکی:وااییی چقد قشنگگگگگ کویینممممممم

+++خودم میدونم مانی دیس ترکه لازم نیس بهم بگین:/ فقط از این حجم تبعیض انتقاد کردم._.

++++قسمت شیش اسکویید گیم:)

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۴ ]
    • rio
    • Thursday 7 October 21

    Dahlia #2

     

    وقتی درحالی که بند کیفم رو روی شونم جا به جا میکردم و چوبدستیم رو اونقدر محکم گرفته بودم که ناخن هام کف دستم رو میخراشیدن و زخم میکردن مستقیم سمت سالن عمومی اسلیترین میرفتم فقط به این چهار تا سوال فکر میکردم. فقط خودمو انداختم توی بغل هیونا و گذاشتم با انگشتاش موهام رو به بازی بگیره و زیر گوشم بهم اطمینان بده من با ارزشم با اینکه هیچی از ماجرا نمیدونست.

    یادمه اون سال به روش آوردم که قضیه رو میدونم با اینکه هیچوقت اقرار مستقیم نکردم. تمام مدت فقط سعی میکردم خودمو به ندونستن بزنم که قرار نیست مال هویی باشم. چرا؟ راستش خودمم اینو نمیدونم.
     
    -سئو سوجین، فن فیکشن دالیا

     

    +میدونم چیزی نفهمیدین...منتظر انتشارش باشین:>

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۱ ]
    • rio
    • Wednesday 6 October 21

    رول نویسی دوم منگاتا^^

    همراه شما هستیم با یه رول مافیایی*-*

    من و سلین کاملا خودجوش مهرام و آرتان و سینیور رو وارد داستان کردیمxD بیاید بنویسیممم:>>

     

    کلیک

     

    اگه نیاین با موهبتم آبروتونو میبرم اشکالی نداره*-*

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۷ ]
    • rio
    • Tuesday 5 October 21

    Silent Cry-Straykids

    Silent cry
    noeasy
    by stray kids

    Magic Spirit

     

    +جوری که این آهنگ زیباست>>>>>>>>>

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۵ ]
    • rio
    • Tuesday 5 October 21

    I miss old Kpop

    دلم یه کامبک..با سبک "کیپاپ"میخواد، نه سبک جدیدی که گروها برداشتن و دیگه داره تبدیل به پاپ میشه..

    دلم یه آهنگ کیپاپ میخواد نه آهنگ پاپی که متنش کره ایه، مثل سبک قبلی جی فرند..

    دلم کامبک نسل دویی هارو میخواد، گرلز جنریشن، بیگ بنگ، سوپرجونیور، اف اکس، کارا، واندرگرلز، تونی وان، بلاک بی..

    دلتنگ کیپاپ قبلیم، دور از حاشیه، بدون فنای تاکسیک..

     

    +تا وقتی اطلاع کامل از مسئله ای ندارید در موردش قضاوت نکنین، انقد کار سختیه؟

    ++نباید به بهونه حمایت از فیومون به فیو یکی دیگه هیت بدیم.

    +++مشخصه چقدر دلم پره؟

    ++++فندوم کیپاپ مهد کودک نیست، بچه بازی در نیارین آدم باشین:/

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۷ ]
    • rio
    • Tuesday 5 October 21

    #روزانه نویسی #عر روزانه

     

    Universe
    12:00
    loona

    Magic Spirit

     

    اینکه امروز به خاطر مدرسه نمیتونستم کنسرت توباتو رو لایو ببینم باعث شد صبح کاملا با مود مزخرفی بیدار شم:/ البته اینکه شبو با پتوی جدید خوابیده بودم و اینکه مجبور بودم ساعت 7 صب ازش دل بکنم و برم هم بی تاثیر نبود، پس بعد از یه خداحافظی سوزناک با عشق اولم پتو رفتم سراغ روتین صبح اگه اسمشو بشه روتین گذاشت.(شامل دستشویی، صبحونه، مسواک، لباس پوشیدن، چک کردن کیف، عر زدن که مامان بیا مقنعه مو درست کن-بعد 3 سال هنو یاد نگرفتم خنگم خودتونین- -تازه روزایی که صب شیفته از شب قبل درست میکنه میزاره رو صندلیxD- و عطر و بلاخره رفتن بیرون)

    مدرسه ما یه جورایی وسط اتوبانه و اینکه دیروز رو توی ترافیک موندیم(ساعت شیش و نیم صبح آخه باید ترافیک باشههه؟؟)یه درس عبرت شد که بابام از یه راه دیگه ببرتم که وسطش باید پیاده میشدم و خودم میرفتم"-" و حدس بزنید کیو اگه ول میکردن وسط خیابون با اون فرم مدرسه گاشینا میرقصید؟-متاسفانه خجالتی تر از این حرفام و فقط زیر لب خوندمشxD-

    خلاصه رفتم تو و طبقه بالا و کلاس پویش 1 تجربی و یکم حرف زدن با بچهای جدید، توی فاصله هفت و چهل دقیقه تا هشت که کلاس شروع میشد همه نشستن زیست خوندن از جمله من. حالا چرا؟

    از اونجایی که شما با معلم زیست، خانوم الف، آشنایی ندارید بهتره بگم اشتباه کردن تو کلاس ایشون مساویه با کندن قبر خودت"-" یه جوری همه سر کلاسش استرس دارن برا پرسشا که هیچ جای دنیا ندیدم:/ رامش از همین تریبون اعلام میکنم خیلی خوش شانسی که باهاش کلاس نداری"-" بعد حالا تصور کنید خیلییی اطلاعات درسیش بالاست، و خودش نمیخواد اینجوری بهمون استرس بده ولی متاسفانه اصن مدلشه:"/ خداروشکر موفق شدم پرسش رو با موفقیت رد کنمxDD

    بقیه روز خیلی خبری نبود، سر شیمی خوش گذشت، زنگ دوم زیست رو هم به سلامت رد کردم، زنگ تفریحا ام با رامش و خواهرش و ریحانه و ساینا و درسا و اکس گرامی(...)(خیلی اعتراف کردنش سخته ولی دلم برای دوست بودن باهاش تنگ شده، وقتی فقط دوست بودیم خیلی بهتر بود) و زنگ دینی که طبق معمول باز من بحث کردم(خب سوال دارمممxD) هم گذشت.

    حالا بیاید توی دینی دقیق بشیم و قبل از کلاس و حرف یکی از بچهای تقریبا ناشناس که اسمش هانیست با رومینا خانوم، اکس گرامی بنده بهشون گفتن با ماسک شبیه یکین که ازش متنفرن(همکلاسی قبلیمون)

    درسا و ساینا تایید کردن منم اعتراف کردم که آره هانیه رو شبیهش میبینم، بعد رومینا گفت آره با ماسک که هستی اصن حس میکنم کنترلمو میخوام از دست بدم، منم گفتم چیکار میخوای بکنی مثلا بزنیش؟ اونم گفت آره شاید:/

    من همون لحظه تو دلم:اگه میخواستی بزنی خود طرفو میزدی خانوم ساحره._.

    بعد تصور کنید کل روز من مثل قبل بقیه رو میخندوندم اونا ام میخندیدن و این حس خوبی داشت چون اون مثل قبلش نبود..:>>

    لحظه های آخر بعد از خوردن زنگ وقتی منتظر بودم که آژانسه برسه درسا رفت گوشیشو گرفتو اومد سمتم که راه ارتباطی ازم بگیره و منم آیدی اینستامو دادم. و گس وات؟ یک ساعت و نیم و این حدودا با هم حرف زدیم در مورد خودم و رومینا، که یاد آوری و توضیح دوباره بهش خیلی سخت بود ولی درسا از وقتی یادم میومد برام قابل اعتماد بوده، پس حرف زدم.

    و میدونین؟ عجیب بود که درسا فهمیده منم چقدر عوض شدم، و خودمم بهش گفتم میدونم این تغییر برای بقیه خوشایند نیست ولی من خود الانمو از چیزی که بودم بیشتر دوست دارم و فقطم همین مهمه..

    اوکی بحثو احساسی نکنیم فردا امتحان زیست و ادبیات دارمD: از چی؟ استعاره و گفتار 1 گوارش:"/

    رامش اینا ام ادبیات و هندسه دارن:"> برا جفتمون دعا کنین خوب بدیمT T

    آهنگ اول پستم گوش بدین لوندرای قشنگم..به گوشاتون ووکال محشر لونا رو هدیه بدین..

     

    +تصویب شد قالبو از چان بزنمxDD ولی ذوق کردم گفتین شبیه چانم:">

    ++چرا و به چه حقی بلک پینک انقدر محشره؟

    +++همتون برید به پرسون بگید فیکو بفرسته..هرچقد دیرتر بفرستتش برا من از اونور دیر ترم متنشر میشه:/xD

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۴ ]
    • rio
    • Sunday 3 October 21

    روز اول مدرسه چگونه گذشت(هفته اول درواقع)+آپدیت

    بزرگترین دلیلی که بابتش به هتروسکشوال ها حسودیم میشه:ممکن نیست اکستون دوتا ردیف اونور تر نشسته باشه

     

    اگه براتون سواله، رامش هم اومده بود، درواقع تنها دلخوشی من توی مدرسهTT با نیکتا ام حرف زدم که هفته بعد بیاد حداقل یکی تو کلاس باشه که باهاش راحت باشم:"

    امروز وقت برای روزانه نویسی ندارم، به جاش فردا اگه بتونم کل روز رو مینویسم~

     

    +جوری که جانی عین چی اعتماد به نفس داشت برای بازیشون و نفر اول باخت...xD

    ++استفای انسیتی خیلی گادنxD

    +++گشنمه

    ++++تمام تلاشمو میکنم که چالش ایگو رو امشب بزارم.."-"


    قالبو باز میخوام عوض کنم"-"

    بگید توی توایس، استری کیدز و از بین سولوییست ها کی بیشتر شبیهمه~ بعدا خودم انتخاب میکنم با کدوم بدرستمD:

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۷ ]
    • rio
    • Saturday 2 October 21

    چالش ایگو، روز اول

     

    منبعش^^ فقط برای اینکه آیسان ندزدتم

     

    +قدرت تخریب همه مامانا اینجوریه یا فقط مامان من یه جوری میرینه بهم که تا سه روز تو سکوت به دیوار خیره میشم؟

    ++فردا میرم مدرسه، حضوری:">

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸ ]
    • rio
    • Friday 1 October 21

    این قسمت:آیلین و انسیتی لایف

    من:چرا 127 انقد سر هچان بدبخت پنتاگون بازی در میارن برا مجازاتش دلم سوخت

    من:درحالی که به شدت صافتم*

    من ده ثانیه بعد: یاا وات ده فاکک ناکاموتو یوتا کی همینجوری بدون اخطار قبلی یهو وسط برنامه لخت میشههه

     

    +نمیدونم چرا اینو پست کردم:/

    ++میدونستین ووسوک یه بار با هودی پریده تو استخر؟._. هچانم که ماشالا با آستین بلند میپره..

    ووسوک:نوووو رکوردمو زدننننن
    با کاپشن میپره تو اب*

    هچان:گمشو کنار
    با پتو میپره تو آب*

    ووسوک با تشک و در آغوش یوتو میپره تو آب*

    هچان درحالی که مارک و رنجون رو مث سپر دفاعی دورش گرفته میپره تو آب*

    ووسوک کل ۸تن پنتارو سپر میکنه میپره تو آب*

    هچان:پوزخند*

    هچان:بقیه 22 عضو انسیتی رو سپر میکنه میپره تو آب*

    هچان:اگه میتونی رو این بیار

    ووسوک:...

     

    +++من درحالی که دارم تک تک ثانیه هاشو تو گروه یونیامون میگم عر میزنم:

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۳ ]
    • rio
    • Thursday 30 September 21

    بچ وات ده فاک؟

    من:به بهونه فوتبال تا صبح بیدارم*

    همه:ساعت 9 میرن میخوابن از 10 دیگه مگسم تو بیان پر نمیزنه*

    همون من:نت ندارم و از 9 میرم*

    بیان:نصف کسایی که رفته بودن برمیگردن، ده نفر پست رمز دار میزارن، شیش نفر خصوصی میدن آیلین کجایی کارت دارم، سه تا وب حذف میشه، 5 نفر جدید میان و..*

    من:....

  • ۸
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۲۷ ]
    • rio
    • Thursday 30 September 21
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~