ستاره قرمزه ی کنار عنوان

من تازه فهمیدم پیش از آنکه بمیرم فیلم داره..

آخرین سرچ گوگل:دانلود فیلم before I Fall*


من:میخوام موقع مردنم یه عده رم درگیر کنم..مثلا خودکشی کنم ولی یه جوری که انگار قتل بوده بعد یه پرونده باز شه کلی آدم درگیر شن

آتری:منم میام اونجا سلیطه بازی در میارم که نههه هستی امکان نداشت خودشو بکشهه این حتما یه قتلههه

زیادی واضح نیست که دوتا entp توی این صحنه بودن؟


ولی خداییش.. حس خوبی نیست وقتی یکی که کلا حرف نمیزنه و همش تو خودشه رو، یه جوری به خودت مطمئن میکنی که به حرف میکشونیش؟TT


من:درسا..فن پنتاگونم هستی؟
درسا:میشناسمشون ولی فنشون نیستم
من:
من:خب ببین عزیزم یه بوی بند ده منهای یک نفره ان تو کیوب...

(درسای خودمونو نمیگما..یه درسای دیگه-)

  • ۷
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۰ ]
    • Lynn -
    • Saturday 12 February 22

    پستی بدون سر و ته #19

    1.رمز اکانت قبلی اسپاتیفایمو پیدا کردم رفتم پلی لیست قدیمیمو گوش دادم، و یه سری از آهنگاش پر خاطره بودن:")

    2.با اکانت قبلیم شونصد تا آهنگ جاستینا و سوگند و باران لایک کرده بودم..رفتم اونارم گوش کردم الان پلی لیستم یه جوری داغون شده بعد از فنتستیک بیبی بیگ بنگ تو جای من نیستی جاستینا پلی میشه-

    3.میخوام آهنگ جدید کاور کنم*-* دلم برا کاور کردن تنگ شده..

    4.بعد از یه بار دیگه خوندن اولدر از اول و نوشتن چیزایی که باید عوض کنم، بلاخره فایل پارت اولو ساختم~

    5.یوفوریا برای فصل سه تمدید شدTT

    6.یه کتاب "بی نظیر" خوندم..پیش از آنکه بمیرم..وقتی برگشتم خونه پست میزارم معرفیش میکنم خیلی شنیسکشسنینذیکسنشذی ـههه

    7.مشاورمون زنگ زده بود بابام ازش بپرسه ما واقعا مسافرتیم یا من پیچوندم، بابام بهم گفت نزدیک بود بگه خانوم من الان جلوی در مدرسه منتظرم آیلین بیاد خودم صب آوردم گذاشتمش یعنی چی نیومده؟- خداروشکر نگفت و شرفمو حفظ کردxD

    8.امروز بلو هیون نداریم..به جاش جمعه هفته بعد منتظرش باشید. پارت قبلی رم اگه نخوندین بخونین

    9.وانشات جدیدم رو از اون کتابه که تو مورد 6 گفتم الهام گرفتم، ولی اینجوری نیست که ایدش همون باشه، فقط فضای داستان شبیهشه

    10.فقط منم که از اون چند ساعت بعد از خونه رسیدن وقتی چند روز مسافرتی خیلی خوشم میاد؟

    11.به مشاورمون گفتم دلم نمیخواد تو مدرسه بمونم چون از آدماش بدم میاد، از طرفی دلم نمیخواد خونه بمونم چون مامان بابام خونه باشن استرس میگیرم، گفت این از کار من خارجه یه جلسه با روانشناس مدرسه داشته باش به نظرم-

    12.تو جای من نیستی، نگو میفهمنت..جاستینا خیلی خوبه نمیتونمش...دو ساله فنشمTT

    13.یادش بخیر رومینا رو مجبور کرده بودم آهنگاشو گوش بده که تو سرویس تنها کسی نباشم که میخونمشون..رپ به این آزادی بخند رو هم حفظ کرده بودیم مسابقه میزاشتیم هرکس سریع تر خوند-

    14.ولی دابل نات استری کیدز>>>

    15.قبول دارین آهنگایی که تو اسمشون "پرامیس" دارن خیلی قشنگن؟ کلا یه حس عجیبی دارن..

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۸ ]
    • Lynn -
    • Friday 11 February 22

    متنفرم

    از اینکه وقتی ساکتی همه میگن پس موافقی، و وقتی مخالفتتو اعلام میکنی بهت برچسب پررویی میزنن متنفرم،

    از اوناییکه جلوی جمع خودشونو آدم مظلومه و شخصیت درد کشیده داستان نشون میدن و تو خلوت خودشون یه شیطان واقعی ـن متنفرم،

    از اینکه نمیتونم بزنم تو دهن بعضیاتون متنفرم،

    از اینکه وقتی میخوای بهشون کمک کنی جوری رفتار میکنن انگار مزاحمشون شدی متنفرم، از جمله اونا لیاقت کمک تورو ندارن هم متنفرم، از آدمایی که این جمله رو میگن حتی بیشتر متنفرم،

    و میدونین چیه؟ از اینکه بعد از پست کردن اینیکی، از خودم و کل دنیا متنفر میشم متنفرم..

    • Lynn -
    • Thursday 10 February 22

    Without Me

    without me

    By halsey

    Magic Spirit

    Tell me how's it feel sittin' up there
    Feeling so high but too far away to hold me
    You know I'm the one who put you up there
    Name in the sky
    Does it ever get lonely?
    Thinking you could live without me
    Thinking you could live without me
    Baby, I'm the one who put you up there
    I don't know why (yeah, I don't know why)
    Thinking you could live without me
    Live without me
    Baby, I'm the one who put you up there
    I don't know why

    +هالزی>>>>
    ++برا وانشات جدیده م یدونه آهنگ کافی نیست..پلی لیست باید درست کنم-

  • ۸
    • Lynn -
    • Thursday 10 February 22

    all too well-1

    دخترا، برای محبوب موندن تلاش میکنن. آخرین مدل لوازم آرایش رو میخرن تا بی نقص به نظر بیان و نگاه ها روشون بمونه. دخترا اگه لباسی که میپوشن زیاد باز باشه، بهشون اسم هرزه میدن و اگه زیادی پوشیده باشه محبوبیتشون رو از دست میدن. دخترا رقابت میکنن. روی کوتاه بودن دامنشون. روی تنگ بودن پیراهنشون. روی قرمز ترین رژلب. دخترا برای محبوب بودن، به روابطشون متکی ـن. به اینکه دوستشون کیه. دوست بودن با خوشگل ترین دختر مدرسه، میتونه محبوبیت تضمینی رو به دنبال داشته باشه، و اگه بست فرند فوراورت اونی باشه که همه مسخرش میکنن، متاسفم. احتمالا روی کتابت نوشته های نژادپرستانه پیدا میکنی.

     

    +وانشاته اینیکی، قول میدم زود هم تموم میشه..xD

    ++کاپلشو حدس بزنید:>

  • ۶
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۵ ]
    • Lynn -
    • Wednesday 9 February 22

    حسای خوب بدون دلیل

    نشستم روی صندلی عقب و کلاه سویشرت مشکیم سرمه. پفکی که بابامو با شعار یه بار در ماهه دیگه راضی کردم برام بخره رو باز کردم. هندزفری ها تو گوشمن. به Levitating دوآ دیپا گوش میدم و کورسش رو بلند میخونم. مامان به بابا نگاه میکنه و میدونم به اینکه چرا زده به سرم فکر میکنه اما اهمیتی نمیدم. رد قلبایی که مهرسا سر کلاس زیست روی دستم کشید هم هنوز روی مچم خودنمایی میکنن اما اونم برام مهم نیست. منظره بیرون برفیه و باعث میشه دلم بخواد بپرم بیرون و بینشون دراز بکشم. بارها و بارها از این جاده رد شدم، اما اولین باره که موقع دیدنش از ته قلبم احساس عشق میکنم. فکر میکنم به دیالوگ کتابی که دیشب تمومش کردم؛ به اینکه این لحظه از اون لحظه هاییه که بدون هیچ دلیل خاصی تا آخرش توی سرت میمونه. روزیه که دلم میخواد قبل از مرگم یه بار دیگه تجربش کنم، بدون هیچ دلیلی و فقط به خاطر خوشحالی اون لحظت. آهنگ عوض میشه و به پنجره خیره میشم، لبخند روی صورتم میدرخشه، آسمون آبیه و قلب من، سفید.

  • ۱۰
    • Lynn -
    • Wednesday 9 February 22

    All Too Well

    all too well
    red
    By taylor swift

    Magic Spirit
    And I know it's long gone and that magic's not here no more
    And I might be okay but I'm not fine at all
    'Cause there we are again on that little town street
    You almost ran the red 'cause you were lookin' over at me
    Wind in my hair, I was there
    I remember it all too well
     

    +یاسی شاید هیچوقت نبینی اینو..اما ازت ممنونم که این شاهکار رو برام فرستادی=)

  • ۱۱
    • Lynn -
    • Tuesday 8 February 22

    خوشـحالـی

     

    نه تهیونگ، تو یه عوضی نیستی. اینکه میخوای بخش هایی از خودت رو برای خودت نگه داری تورو به یه عوضی تبدیل نمی کنه، این چیزیه که توی همه هست ته، هیچکس بی گناه و پاک نیست، اینکه تو اون بخش تاریکو درونت داری تورو یه عوضی نمی کنه، چون میدونم اجازه ندادی و نمی دی که اون بخش تاریک به چیزی که هستی غلبه کنه، به تهیونگی که من دیدم غلبه کنه.

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۲ ]
    • Lynn -
    • Tuesday 8 February 22

    کینگای کیپاپ برمیگردن!!

    کمپانی YG با انتشار بیانیه ای در تاریخ ۷ فوریه،از کامبک گروه BigBang در بهار امسال خبر داد.
    این کمپانی اعلام کرد که گروه بیگ بنگ اخیرا ضبط آهنگ جدیدشان را به پایان رسانده اند و به زودی موزیک ویدئو آن را نیز فیلمبرداری خواهند کرد.
    کمپانی YG در ادامه بیانیه خود اعلام کرد که تاپ تصمیم گرفته تا با اتمام زمان قراردادش با YG این کمپانی را ترک کند با این حال همچنان به عنوان عضوی از گروه بیگ بنگ باقی خواهد ماند.

    این نخستین کامبک گروه بیگ بنگ در چهار سال اخیر محسوب میشود.

     

    کینگا دارن برمیگردن........کینگا دارن برمیگردن............بلاخره...باورم نمیشه خدایا..............................

    بعد از یه روز سخت فقط این میتونست آرومم کنه:"))

    منبع خبر:پیج کریا نیوز

  • ۱۰
    • Lynn -
    • Monday 7 February 22

    Good For You

    طبق معمول کل حرصش رو روی درامش خالی کرد. موهاش که تا زیر چونه ـش میرسیدن و سفید مشکی رنگ شده بودن توی صورتش پخش شدن. وحشیانه آهنگیو مینواخت که هیچوقت فکر نمیکرد در این حد درکش کنه، به قدری محکم دستاشو مشت کرده بود که حس میکرد ناخن هاش کف دستشو می خراشن.

    خاطره ها رد میشدنو باعث میشدن بلند جیغ بزنه و صداش توی اون پارکینگ بزرگ اکو شه. با وجود اینکه بیش از حد توی سرش درد میکشید، اما دستاش آهنگو درست میزدن. چشماشو بسته بود و با تمام وجودش نت هارو روی اون درام سفید پیاده میکرد. وسطای آهنگ بیخیال شد، نه چون خودش میخواست، چون زور گریه اجازه نمیداد بیشتر از خم شدن سر جاش و محکم فشار دادن دستاش حرکت دیگه ای بکنه.

    بلند فریاد زد:خوش به حال تو! خوش به حال تو! مطمئنم خیلی خوشحالی، مگه نه؟ منم نشستم پشت درامم و دارم گریه میکنم، خدای من خیلی حالم بده!

    از جاش بلند شدو چوبهای درامش رو به گوشه ای نامعلوم پرت کردو سمت آینه ای رفت که نزدیک به در آویزون کرده بود. نگاهی به چشمای قرمز، لب های زخم شده، گونه های کبود و موهای نامرتبش انداخت، پلکاشو بست و خندید. به دختری که توی آینه میدید خندید. چشماشو باز کرد و دوباره به اون دختر نگاه کرد. سرشو خم کردو گفت:چیه، میخوای تا ابد همینجوری بگذرونی؟ میخوای تا ابد توی تختت بشینیو گریه کنیو دست به غذا نزنی؟ اوه خدای من این خیلی کسل کنندست!

    نگاهشو از آینه گرفت و به میزی که کمی کنار تر بود نگاه کرد، پارکینگی که توش بود عملا محل زندگیش به حساب میومد. روی اون میز، صفحه شطرنجی بود که مهره ها هنوز از آخرین باری که باهاشون بازی شده بود جمع نشده بودن. خم شد و مهره وزیر سیاه رو برداشت، توی دستش چرخوندش و اجازه داد بین انگشتاش سر بخوره و جا به جا شه. گفت:من وزیرمو قربانی کردم، و تو فکر کردی بردی، حمله کردیو به خودت جرات دادی تا نزدیک شاهم بشی،

    لحنش تغییر کردو ترسناک تر شد. مثل شخصیتای منفی انیمه ها، مثل همونایی که دیگه چیزی برای از دست دادن ندارن مهره وزیر رو بالا آورد و دقیق تر نگاهش کرد. ادامه داد:ولی تو مهره های سفیدو داشتی، حرکت اول مال تو بود، و الان وقتشه من حرکت آخرو انجام بدم.

    مهره وزیرش رو سمت آینه پرت کرد. آینه شکست و تیکه هاش همراه با وزیر سیاه روی زمین ریخت. دختر روی زانو هاش نشست، چشمای انتقام جوی تاریکش الان دیگه ناراحت نبودن، توی یکی از تیکه ها به خودش خیره شد. زمزمه کرد:تو فکر کردی بردی، اما هیچوقت به پیاده ای که پشت سرت بود توجه نکردی..!

     

    +به این حرکت که وزیر رو قربانی میکنن برای برد؛ میگن گامبی وزیر؛ اگه سریال کویینز گامبیت رو دیده باشین بیشتر باهاش آشنایین.

    ++انتخاب اینکه مخاطب شخصیت اصلی کی بود رو به عهده خودتون میزارم، میتونه حتی یه دشمن قدیمی یا اکس باشه، ایده خودم کسی بود که اذیتش میکردو یه جورایی مدام خوردش میکرد~~

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۴ ]
    • Lynn -
    • Sunday 6 February 22
    𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁: 𝟗𝟖/𝟎𝟕/𝟎𝟒
    کسی که عاشقشی و میتونی بهش تکیه کنی رو کنار خودت نگه دار و هیچوقت از دستش نده، اعضای پنتاگون برای من همین معنی رو دارن!
    -کانگ کینو

    اندر این گوشه خاموش فراموش شده
    کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
    باد رنگینی در خاطرمن
    گریه می انگیزد..
    ----
    انتخاب شماست که یه sad bitch باشین یا یه bad bitch.
    ---
    من نه دخترم نه پسر. من نون بربریم.
    ---
    چند تا نوجوون روان پریش که دور هم جمع شدیم و داریم صنعت داستان نویسی و فن فیکشن رو به یکی از دلایل بارز خودکشی در نسل خودمون تبدیل میکنیم.
    ---
    خود کنکور مظهر پاره شدن در راه زندگیه.
    ---
    طراحا اینطوری بودن که: ای بابا ده ساله داریم به یه روش کونشون میذاریم دیگه الگوریتمش دستشون اومده بیاین روش‌های نوین گایش رو روشون ازمایش کنیم که برق سه فاز از سرشون بپره و تمام تحلیلای معلما و مشاورا و پیش بینی هاشون کصشر از آب در بیاد.
    ---
    من نمیفهمم این سیستم اموزشی چی از کون ما میخواد. حقیقت اینه که مهم نیست تو سال نهمت وارد چه رشته‌ای می‌شی، تو در واقع 9 سال قبل با ثبت نام توی یکی از دبستان‌های این کشور چه دولتی چه غیردولتی حکم اسارت همه جانبه خودت رو امضا کردی و به آموزش پرورش و سنجش اجازه دادی در هر مکان و زمانی به هر روشی از خجالت ماتحتت در بیاد.
    ---
    ملت اون سر دنیا تو ۱۶ سالگی میزان ، بیزنش خودشون رو میزنن، کتاب مینویسن، فیلم بازی میکنن، خودشونو برای کالج اماده میکنن درحالی که به استقلال رسیدن
    VS
    ما: نگرانی برای وضعیت بعد کارنامه، برنامه ریختن برای رفتن به ددر و کنکل کردنش ساعت ۴ درحالی که ۴ و ده دیقه قرارمون بوده و غیره:
    ---
    وقتی میگیم جدایی دین از سیاست، کسی از فساد و لجام گسیختگی و سکس وسط خیابون حرف نمیزنه. منظور آگاه کردن مردمه و جلوگیری از اینکه با یه سری احکام دینی بتونن روی هر گوه خوری ای کلاه شرعی بذارن و مغزا کوچیکتر بشه.
    ---
    من همه ی تابستونا کلی برنامه میچینم خب بعد میبینم تابستون تموم شده و من همینجوری لش کردم توخونه و دریغ از یه کار مفید:)
    ---
    ما تو ایران زندگی می‌کنیم اینجا یا تا ۵۰ سالگی بچه سالی یا در آستانه رسیدن به سن قانونی خصلت‌های بزرگسالی توی شخصیتت غالب میشن ^^~