از سه صب بیدارم اجرای بی تی اسو ببینم
تا رسید به بی تی اس یهو تلویزیون قاطی کرد نت خالمم قطع شد:////
من وقتی یکی میاد وب پنتا/لونا/آن ان آف و میگه من با تو یونی/اوربیت/فیوز شدم:
واییی خوش اومدی به فندوممممکباصمعثابهصاث
عزذع4بذ9خع4لذبصخعثدذصت
خوشحالم باعثش شدمم
بایست کیه کیوتمممممم
چایی بیارم براتتت؟
جاتو همین بغل بندازم یا اونور میخوابی؟
شام نیمرو داریم دوست داری؟
Inside my blue dream
I want to contain you
Even if you say no
Inside my eyes
Inside my blue dream
I want to hold you
Even if you say we can't
Inside my embrace
خورشید و ماه، توی رویای آبی به هم میرسن:)
حقیقتا بعد از اینکه دیدم هیچ فیوزی توی بیان یافت نمیشه(*اشک اشک*) و اینکه خیلیا بین کاپلای پنتا موندن تصمیم گرفتم بیام کاپلاشونو براتون رو کنمXD اصلا ام از شوکو اصکی نرفتماXDD
این پست فقط پنتاگونه و پست بعد آن اند آف و کاپلای بین پنتا و آن اند آفXD
یه لحظه آیلینو به عنوان یه بچه ده ساله تصور کنید. خب. کردید؟ میدونم خیلی کار سختیه ولی برای درک ماجرا لازمهXD
من اوتاکو بودم. عاشق و شیفته انیمه و یه درک خیلی سطحی از کیپاپ داشتم. در حد اینکه آره تو کره جنوبیه و خواننده ان. اینم بدونید من به جز هالزی و کیتی پری و اوپنینگا به هیچ خواننده دیگه ای گوش نمیدادم.
یه روز، یه میکس انیمه ای دیدم و عاشق آهنگش شدم. از کسی که درستش کرده بود پرسیدم اسم آهنگش چیه؟ و اون جواب داد I got a boy از گرلز جنریشن.
سرچ کردم و موزیک ویدیوشو دیدم و فهمیدم یه گروه کیپاپن. ولی هنوز نمیخواستم فن کیپاپ باشم. پس یکیشون که بیشتر از همه جذبم کرده بود رو انتخاب کردم و به عنوان یه آیدل تحسینش میکردم. ایم یونا.
مدتی گذشت و آهنگای یونا کنار آی گات عه بوی توی پلی لیستم موند و تغییری توشون ایجاد نشد. جرات نداشتم عکساشو دانلود کنم و فقط هر از چندگاهی یواشکی خبرهاشو چک میکردم. تا اینکه توی همین گشت و گذار توی اینستا برای خوندن خبر های یونا و جی جی، دیدم یه کمپانی به اسم وای جی میخواد گرلبند جدیدش رو توی آگوست معرفی کنه. یونا باعث شده بود درک قبلی ای که از کیپاپ داشتم رو کنار بزارم و باهاش کنار بیام. پس منتظر شدم. منتظر شدم تا اون گرلبند دبیو کنه و فنشون بشم. حس میکردم اینکه از اول طرفدار گروهی باشی بهتره. همه همزمان با تو طرفدار میشن و لازم نیست احساس کنار گذاشتگی داشته باشی. ویسل و بومبایا منتشر شدن و عاشقشون شدم. عاشق رپ جنی. عاشق دنس لیسا. عاشق ووکال رزی و ویژووال جیسو. یونا ملکه من بود و بلک پینک ولیعهد کوییندامش. اما همه چیز سکرت بود. به هیچکس نگفتم بلک پینک رو دوست دارم. فقط اشاره ای به بابام کردم که یه گروه کره ای رو دوست دارم و به آهنگاشون گوش میدم. همه چیز سکرت بود تا اینکه یه روز وقتی از شمال برمیگشتیم تهران، مامانم ازم خواست تا آهنگای منو گوش بدیم. و اونجا بود که مامان و بابام فهمیدن من کره ای هارو دوست دارم و خوشبختانه ریکشن بدی نشون ندادن.
گذشت و گذشت. من همچنان فن یونا و بلک پینک بودم و گروه دیگه ای رو استن نمیکردم. در حد اینکه آهنگ جدید رد ولوت رو گوش بدم یا وقتی میشنوم آیو کامبک داده، براش استریم بزنم جلو میرفتم تا اینکه پارسال، آرمی شدم. داستانش رو قبلا توضیح دادم. بعد از اون، فهمیدم نیاز نیست به گروهی پایبند باشم. من میتونم یک عالمه گروه استن کنم و همچنان عاشق تک تکشون باشم. و این شد که شروع کردم به شناختن گروه های کیپاپ.
یه چیزی که برام عجیبه، اینه که هر گروهی برای من یه طعم داره. وقتی اسمشو میشنوم توی دهنم یه مزه ای حس میکنم. نمیدونم چرا و چطور، اما این خیلی روی فن شدنم تاثیر داشت.
مثلا، لونا مزه شیر توت فرنگی میده. از اونا که مزه توت فرنگیش کامل مشخصه. پنتاگون شکلات داغه. همونقدر خواستنی. انسیتی یه مزه فلز مانند داره که باعث میشد اولا ازش خوشم نیاد ولی الان عاشقشم.اسپا مزه شکلات نعنایی داره. استری کیدز مزه غذاییو میده که بعد از مدت ها گرسنگی میخوری. و ایم یونا، مزه شیر میده. همه آدما اول از همه شیر میخورن درسته؟ ساده ترین و ابتدایی ترین غذای ممکن اما در عین حال مهم. و یونا، شروع دوباره زندگی من بود. شروعی که باعث شد من، به اینجا برسم.
+با اختلاف، یکی از طولانی ترین و پرملات ترین پست های من!
اینی که تعریف میکنم خواب دیشبمه! و فک کنم فهمیده باشید من چقدر خوابام چرت و پرته._.
آقا اول اینکه یهو وسط ماجرا در اومدم نمیدونم چرا:/ اصولا هیچوقت اولشو نمیبینمXDD
دیدم که ما دوهزاریم توی زمین جلوی خونه بابابزرگم اینا. بعد رفتم جلو دیدم پنتا و محمد صلاح و رونالدو و شوکو و ادمین وب توایس(اینو چرا دیدممممم خاداااXD) تو زمینن. جانی انسیتی ام داوره، ته ایل و آرتمیسم قراره بازیو گزارش کنن. بعد رفتم جلو دیدم دوتا تیم شدیم. یووان و رونالدو و صلاح و هونگ و دوتا دیگه که نمیدونم کی بودن یه تیمن هویی و ووسوک و ینان و یوتو و من و شوکو و ادمین وب توایس یه تیم._. ووسوکم گذاشتیم دروازه بان یوتو و ینانم مدافعا بودن منم مهاجم بودم. بعد شوکو داشت با جانی لاس میزد که برامون پنالتی بگیره رونالدو ام با هویی تخمه میشکوندنXDD
بعد نمیدونم چیشد رفتیم وایسادیم لبه یه بلندی آرتمیس به صلاح گفت تو باید شوت بزنی از یه ور این تیم مقابل باید توپو بگیرن اگه رفت اونجا میبرین اگه گرفتنم میبازین:/
بعد صلاح اشتباهی سمت مخالفش شوت زد ما ام دوییدیم که لحظه آخر ووسوک گرفتش بعد یوتو دستشو گرفت رفتن آش بخورن با همXDDD منم بهشون میکروفون وصل کردمXD
بعد من داشتم با شوکو حرف میزدم یهو یادم اومد رونالدو و محمد صلاح اونجان رفتم پونصد تا عکس و امضا گرفتم ازشونXDD
بعد رفتیم پایین تو جاده یهو وویو سر و کلشون پیدا شد، مامان بزرگمم اومد کلی بار و بندیل داد بهشون بعدم بهشون گفت عروسیو حتما اینجا بگیرن اسپندم دود کرد براشونXD
بعد یهو دیدم شوکو نیست برگشتم دیدم داره با جانی و ته ایل عر میزنه._. منم یهو رگ سیزنیم فعال شد پریدم وسط پیششونXD
بعد مامانم بیدارم کرد:/
پ.ن:فقط منم که برای پست مربوط به پنتاگون فنآرت سوجین میزارمXD
I don’t know why you hide from the one
نمیدونم چرا از یکی خودتو قابم میکنی
And close your eyes to the one
و چشاتو روش میبندی
Mess up and lie to the one that you love
قاتی میکنی به کسی که عاشقشی دروغ میگی
When you know you can cry to the one
وقتی میدونی که میتونی برا کسی که (عاشقشی ) گریه کنی
Always confide in the one
همیشه بهش اعتماد کنی
You can be kind to the one that you love
میتونی به کسی که عاشقشی مهربانی کنی
امروز رویای آبی من، بیشتر از هر وقت دیگه ای زیباست،
میخوام براتون یه داستان تعریف کنم که توی همچین روزی، منتهی 10 سال پیش اتفاق افتاده.
خورشید و ماه، توی دنیای خودشون زندگی میکردن.
اونا میدونستن عشق براشون ممنوعه. میدونستن اگه قرار باشه کسیو ببینن که مال اونا نیست، جریمه میشن.
اما توی 24 دسامبر 2010، یه گرگ و میش بزرگ رخ داد. خورشید و ماه همو دیدن.
خورشید و ماه عاشق شدن و اتفاقی که نباید افتاد، اونا نمیتونستن کنار هم بمونن. اونا نمیتونستن همو ببینن.
عشقی که بین اونا بود چیزی نبود که همه بپذیرن. عشقی بود که ممنوعه بود. عشقی که نباید می بود ولی بود،
پس اونا یه رویای آبی ساختن که توش همو ببینن. رویایی که از دید کسایی که به عشق اونا باور نداشتن مخفی مونده بود. رویایی که فقط کسایی میتونستن ببیننش که به عشق واقعی باور داشتن.
خورشید و ماه زندگی ما، همون جانگ هوسوک و مین یونگین. همون دو نفری که ما توی رویای آبیمون عشقشونو میبینیم.
نمیدونم. شاید واقعی نباشه. شاید هوسوک و یونگی توی نگاه اول حسی به هم نداشتن. شاید همه اون حرفا و کاراشون معنی خاصی نداشته باشه.
ولی رویای آبی من، "دی دریم" من، مال ماست. کسایی که به احساسات واقعی اعتقاد ندارن نمیتونن ببیننش. توی رویای آبی، هر اتفاقی قابل افتادنه.
رویای آبی ما امروز ده ساله میشه. رویایی که نه میشه از واقعی بودنش مطمئن بود نه از الکی بودنش.
اگه میخواین این بلو دریم رو ببینین، امشب تا طلوع خورشید منتظر بمونین. وقتی لحظه دیدار ماه و خورشیدو میبینین، وقتی عشق اونا به هم، توی قلبتون روشن میشه، میتونین آبی ترین و زیبا ترین رویای جهانو تجربه کنین!:)
شاید بخواید فک کنید، "من دیگه زیادی عاشق پنتاگونم که ازشون به عنوان کسی یاد میکنم که نجاتم دادن"
امروز کنسرت آنلاین WE L:VE بود،
کنسرتی که بعد از یک بار عقب افتادن، بلاخره روزی برگذار شد که بلافاصله بعدش، هویی، لیدر، باید میرفت سربازی و یونیورس رو برای دو سال ترک می کرد،
روزی که با وجود خنده هاشون، میشد ناراحتی بدرقه کردن هویی رو راحت فهمید،
روزی که موقع اجرای آهنگایی که 9 نفره بودن، پارتای جینهورو نمیخوندن و کاری میکردن وسط اجرای حتی شاد ترین آهنگا گریمون بگیره،
آخر اجرا، هممون میدونستیم بعد از دیزی، با وجود خداحافظی قرار نیست کنسرت تموم بشه،
اجرای تو یونیورس، آهنگی که برای فنهاشون نوشتن،
هرچند پارتای ایدان کات شده بود،
هرچند هممون با شنیدن صدای جینهو گریه کردیم،
هرچند لبخند میزدیم و میگفتیم ما حالمون خوبه، ولی اشکامون روی صورتمون روون شده بود،
تک تک جمله هایی که اعضا روی صفحه برامون نوشتن،
اجرای نوستالژیا که بازم همه چیزو یادمون آورد، اجرایی که یه تشکر خالصانه از فن هایی بود که توی حتی بدترین شرایط هم کنار یونیورس موندن،
و اما آخر اجرا...
چی میتونه از این زیباتر باشه که پنتاگون توی این مدت کم، برای ما، برای فن هاشون آهنگی نوشتن که به عنوان هدیه بهمون بدن؟
و چی از اونم زیباتره که این آهنگ، بعد از مدت ها، یه آهنگ نه نفرست...؟:)
آهنگی که بهمون میگه، یونیورس، ما تا ابد عاشقتونیم، همونجوری که شما مارو تنها نزاشتین...
و این چیزیه که ما میخوایم بگیم،
عشق ابدی ما به شما، هیچ وقت تغییر نمیکنه، و هیچ وقت قرار نیست دست از دوست داشتنتون بکشیم،
ممنونم که تسلیم نشدین، ممنونم که ادامه دادین،
ما ام دوستون داریم، تا ابد!
"یونیورس، چشمای ما به هم پیوند خورده درسته؟"
آره، من عاشق پنتاگونم، فرا تر از تصور هرکس دیگه ای!