شروع پستمو با بحث جذاب دیشب خودم و الی سنپای بزنم که هرکس اول یه اوپنینگو میخوند اونیکی باید ادامه میداد تهشم زدیم تو فاز دیالوگxD
ساساااا گه یووو ساسااا گه یوووو شییننزووو ساسااا گه یوووووTT برداشتن شنل خویش*
امروز عصر میرم که موهامو کوتاه کنم~ احتمالا مث تن تو تایگر اینساید یا وقتایی که کارا موهاش کوتاه بود(کارا دلوینو میگم)
آهنگ اول وبو میخوام عوض کنم"-" حقیقتا به سرم زده اوپنینگ اتکو بزارم هروقت میاید تو وب برگاتون بریزه ولی دلم نمیادxDD نات تو لیت ایتیز و ورژن آگوستیک Never grow up چانمینا ام تو انتخابام هستن:">
میدونستین من تازه رفتم تئوری ام وی آی نو آی لاو یو رو خوندم؟ و کل تصوراتم پودر شد..چرا آهنگی که من اونهمه باهاش عر زدم باید همچین تئوری ای داشته باشهصههصخصثتگخTT
یه فیک چوایو خوندم هیجین توش دوست دختر سابق چوو بود اذیتش میکرد ایو اومد نجاتش داد، بعد آخر فیک هیجین زد چوو رو کشت._. نویسنده ها ام روانی شدننن
یه فیک گرگینه خوناشامی خیلی خفن لونا ام پیدا کرده بودم هیوون و چوایو و لیپسول بود گفتم بزا علامت بزنم بعدا بیام بخونم ولی به طرز عجیبی گم شده:// فیکای لونای واتپد خیلی باحالن حقیقتا:" در آینده باید از لونا ام بنویسم~
میدونستین من استعداد کشف نشده ای توی تقلید دیالوگ دارم؟ این دیالوگ داته کیمی، یواایمووو ی گوجو و گامباره گامباره سوکونا و باکا گفتنای ماری رو کپی خودش در آوردمD:
-سو تل می ور یو وانا تیک ایت..-
آقاا فیک میخوام فیک غیر بی تی اس بدید بهمT-T از بس این اواخر فیک انگلیسی خوندم فارسی داره یادم میرهxDD
1.قالب خوبه؟
2.امروز با یاسی وقت گذاشتیم تحلیل استوری لاین پنتاگونو درست کردیم..اینجا بزارم یا وب پنتا؟
3.کسی هست از استوری لاین جی آیدل خبر داشته باشه و تئوریاشونو بشناسه کلا؟"-"
1.اسپاتیفایمو درست کردم بلاخرهT-T الانم آلبوم نویزی رو زدم پلی شهD:
2.میخوام قالبمو عوض کنم"-" ولی همزمان نمیخوام"-" اولیویا یا شوهوا؟ مشکی یا خاکستری؟
3.گشنمه
4.بعضی وقتا به این فکر میکنم که من واقعا از اینکه یه روز از دستتون بدم میترسم..
5.مینگی خیلی فاکه.
6.دیروز داشتم یه سم مینوشتم لپتاپم خاموش شد همش پریدT-------T الان گشادم برا نوشتنشTT
7.گشنمههههههه
8.به مورد 2 توجه کنین"-"
امروز بلاخره گشادی رو گذاشتم کنار و تاریخ دقیق اولین وبلاگ زندگیم رو در آوردم..
الان وارد چهارمین سال وبلاگ نویسیم شدم و 4 مهر میشه دو سال که توی بیانم، باورم نمیشه چقدر همه چی زود گذشت، عملا تو این فضا بزرگ شدمT-T
+ولی من میخواستم موزیک بنک امروز ریکشن سونگهوا و سوبینو به هم ببینم...
++به جاش هونگجونگ و سوبین یه نگاهای زیبایی به هم کردن که پشمxDD
همش تقصیر منه، از خودم متنفرم که کمکی نکردم
هروقت هرچیزی بشه فقط سر دیگه نخ قرمز قلبتو بکش، ببین کی جواب میده، کم کم دارم فکر میکنم شاید من نخ قرمزت نبودم هوم؟
نمیدونم میخوای چیکار کنی و چجوری به قول خودت نباشی ولی من هر شب تو پیویت رد میدم، و هر صبح ۱۰۰ تا پیام برات میاد و احتمالا وقتی برگردی خیلی بیشترم میشه
تازه به حرفم رسیدی نه؟ ولش کن به امون خدا، بشکن عصبی باش غر بزن فاک به هرکی میگه نه بجنگ تسلیم نشو
ولی بعدش، پشیمون نشو..
فک میکردم برات ارزش و تاثیری دارم ولی نداشتم، امیدوارم اونی که برات مهمه رو پیدا کنی، من بهت وفادار میمونم ولی اگه تو نخ قرمزت رو به انگشتای دیگه ای ببندی ناراحت نمیشم، در ضمن، همین الانشم سمت دیگش مال من نیست
نمیدونم چی بگم؟ حرف مزخرفیه وقتی اینهمه چیز گفتم، ولی من فقط عاشقِ عاشق بودنم، اینکه چنگ زدم به رشته های بینمون تا همه چیو نگه دارم، اول به عنوان دوست، و حالا به عنوان یه رابطه عاشقانه که میدونم چقد آسیب زنندست ولی هنوز دوستت دارم، همیشه من بودم که تلاش کردم مثل قبل نگهمون دارم و تو بودی که میخواستی ولش کنی، همیشه من جنگیدم، و دیگه نمیخوام بجنگم،
یکی از دوستایی که تو نمیشناسیش، بهم گفت هروقت دودل موندی بمونی یا بری بدون عشق بینتون خیلی وقته تموم شده، من دوستت دارم ولی از سمت تو خبر ندارم..شایدم درسته، مثل روزای اول گیج و مضطربم...
به رامشی که تو با یه اسم دیگه میشناسیش گفتم اولویت اولش خودشه، و هرچیزی بهش آسیب بزنه میره کنار، ولی خودم نمیتونم بهش عمل کنم، زیبا نیست؟
نمیدونم و نمیفهمم چیشد که به اینجا رسیدیم، فقط نمیخوام دست از چیزی بکشم که قلبمو فشار میده،
امیدوارم آروم شی، و خوب برگردی، همین. منتظرت میمونم و دوست دارم.
+حالم خوبه نگرانم نشین...
همین الان*
ترنم:سگشو تو ویدیو کال نشون میده*
پرسون:پانیسا بیا سگ ترنمو ببیننن
پانیسا:پینات(خرگوش پرسون) رو بدیم این بخوره؟*---*
---
پرسون:خواهرم داستاناش مث خودمه خیلی به خودم رفته
پانیسا:یههه روووززز یه دختره بود افتاد تو جوب مرد*-*
تعادل روحی روانی من به روایت تصویر:
هقق، قسمت چهار، چرا، چراا سابیتووووو....عه نه صب کن این تیکه رو بنویسم بعد باز میام عر میزنم.
×اسپویل از شیطان کش×ولی سابیتو و اون دختره که اسمش همش یادم میره باید زنده میموندن..نمیخوام..چه وضعشه..×پایان اسپویل از شیطان کش×
+امروز عصر پست معرفی شخصیتای Looking for you رو میزارم و یه سری توضیحاتم توش هست اگه نخوندین وب ونوس اونی هس بخونین*-*
++پیوندارو چک کنین، اگه کسی رو نزاشتم بگهTT
+++سونگهوا تو چت یونیورس گفته من حتی سیکس پکامو نشون دادم نمیتونم ترقوه هامو نشون بدم؟
خواستم بگم مرتیکه عنتر کی گفته اون اولیه هم قابل قبوله؟
++++نمیدونم چرا این پستو گذاشتم.."-"
+++++به نظرتون رومینا وقتی پاشه ببینه 76 تا پیام بهش دادم تعجب میکنه؟"-"
از اونجایی که همتون صدای منو شنیدین
منم میخوام بشنوممممTT
البته مال چند تاتونو دارم ولی کلا:| حتی اگه شنیده باشمم یه چیزی بهم بگینTT
ترنم:وین وین منو یاد یکی میندازه توی ویرانگر
پرسون:هربار میاد نظر بده پانیسا(خواهرش)شلوغ میکنه*
پرسون:پانیسااا
پانیسا:نیااوو
پرسون:پانیسا به هستی میگم بزاره تو وبلاگش آبروت بره ها
پانیسا:اهه خودمم یه وبلاگ درست میکنمم میزارمم
پرسون:حالا هروقت درست کردی در موردش حرف میزنیم
پانیسا:کی میتونم؟
پرسون:وقتی بیست و پنج سالت شد
پانیسا:تو که بیست و پنج سالت نیست وبلاگ داری
پرسون:من متفاوتم
پانیسا:نخیرم
پرسون:چرا هستم
پانیسا:نخیرم
پرسون:چرا هستم
پانیسا:چهار سالم شد میزنم وبلاگ
پرسون:پانیسا چهار سالگی چیه تو الان هفت سالته
پانیسا:میخنده*
پرسون:پانیسا وات ده فاک؟
پانیسا:همچنان میخنده*
پرسون:آره خلاصه شبیهه ترنم.
پرسون:عه آره، به هستی میگم همه این کارای مستهجنتو بزاره وبلاگ، آبروت بره
پانیسا:عهههههT-T
پرسون:آره
پانیسا:اوممم
پرسون:اداشو در میاره*اومممم
پانیسا:اوممم
پرسون:اوممم
پرسون:دلم میاد کاملا
پانیسا:T-T
پرسون:..چشاتو اونجوری نکن
پانیسا:
پرسون:نکننن
پانیسا:
پرسون:خیل خب آدم باش دیگه، باشه باشه برو اونور، برو آدم باش، هستی نمیخواد بزاریxD
کمی قبل*
من:پرسون به پانیسا بگو من طرف اونم
پرسون:عهه خیانتکاار تو خیر سرت دوست منییی
من:میخوام ریکشنشو ببینم
پرسون:عا، باش صب کن، پانیسااا
پرسون:ببین پانیسا، هستی گفتش کهه طرف توعه
پانیسا:در چه زمینه ای؟(اینو نگفت ولی درست نشنیدم چی بودxD)
پرسون:همین بیرون رفتن
پانیسا:ینی نرم بیرون؟
پرسون:چرا برو، ولی هستی طرف توعه، ینی میگه هرکار دوست داری بکن
پانیسا:نمیرممم
پرسون:خب نظرت در مورد این موضوع چیه
پانیسا:نمیرم بیروون
پرسون:خب اونو که میدونم، به اینکه هستی طرف توعه نظرت چیه
پانیسا:هیچی
من:..خواهرت خیلی دوستم داره
ترنم:..خیلی