امسال چطور بود؟ تنها جوابم غیرقابل پیشبینی ئه.

هرچند که این روزهام به قدری یکنواخته که حتی دلم برای دراما داشتن تنگ شده ولی بازهم درکل از اون سالها بود که حتی نمیدونستم چی پیش رومه. و خب؛ من زنده ام و همین کافیه!

بریم مثل رسم هرسال لبخندهارو بخونیم 3>

 

۱.چت کردن شب عید با دوستای مجازی!

۲.تولد ریحانه که کل روز باهاش حرف زدیم-بعد مدتها-

۳.غیبت.

۴.روز بعد نشانه ی ۳ شهریور که رفتم توچال:(

۵.سوم مهر

۶.کتاب خوندن بعد ۴ ماه!

۷.گوش دادن 1989tv زیر بارون:)

۸.کلاس های خوش سیما.

۹.شهربازی و گشتن تو پاساژ با دوستام بعد نشانه:)

۱۰.پیدا کردن چندتا خواننده اسپانیایی خیلی خفن

۱۱.تموم کردن جذاب ترین نوشته م تا به امروز

۱۲.غیبت با ستایش پشت سر دار و دسته ی جوانان رهبری

۱۳.سونتین ساله شدن

۱۴.شب سالگرد که فهمیدم با خوندن نامه هام بغضم نمیگیره و یکم شاید یه جورایی مووان کردم

۱۵.غر زدن پیوی سلین

۱۶.چت طولانی با نادری فمیلی و اترنالز بعد از مدتهای بسیار طولانی

۱۷.سفر با دوستان با وجود تمام مشکلاتش

۱۸.قطع ارتباط با آدمای سمی(جوانان رهبری)

۱۹.کسخنده با دوستام و rover خوندن ته کلاس

۲۰.پیتزا خوردن تو مدرسه!!

۲۱.پرونده های جنایی گوش دادن سر ریاضی و ادبیات

۲۲.بعد نشانه با کل کلاس و خوش سیما interstellar دیدن (اینیکی مخصوص توئه میکا جونم)

 

+هی حالتون چطوره؟ دلم تنگ شده بود براتون:)

++هرکی این پستو میبینه بره چالشو.

+++سه بار سکته کردم تا موفق شدم عکس پستو انتخاب کنم بس که این مرد زیباست.