اولین وبلاگم رو درست روز دختر سال 96 ساختم.

آیفون 6s قدیمی بابام دستم بود، توی بلاگفا ساختمش و حتی بلد نبودم چجوری عکس بذارم توی پستم. آدرسش و قالبش رو کاملا یادمه. کامنت دادم به 3 نفر که بیاید بلاخره وبلاگمو زدم.

دو ماه بعد رفتم میهن بلاگ. قالب اونم کاملا یادمه. دیگه موندگار شدم تو میهن. چیز زیادی نگذشت که اولین و دومین بار وبلاگم هک و پاک شد، سومیه هم با نابودی میهن از بین رفت.

سال 99 اومدم بیان، با بلو لوندر شروع کردمو الان رسیدم به بلو وینگز، بال‌های آبی.

از یه دختر کوچولوی 10 ساله نوشتنو شروع کردم که بازیای پرسپولیسو با چشمای قلبی می‌دید و کل مدت سرش توی کتاب بود و تازه کیپاپ رو پیدا کرده بود. چندماه بعد تولد 11 سالگیم رو با آدمای جدید جشن گرفتم. وقتی 12 سالم شد وارد یه دنیای ناشناخته شدم و دوستای تازه پیدا کردم. 13 ساله شدم و نوشته‌هام راه خودشونو پیدا کردن. به 14 سالگی رسیدم و فهمیدم چقدر زود بزرگ شدم، اما حریصانه منتظر بقیه ماجرا بودم. رسیدم به 15 و فیفتین جادویی تیلور و حالا 16 سالمه و در نقطه‌ای ایستادم که راه گذشته‌م رو واضح می‌بینم، و هرچند که آینده‌م هنوز تار و ناپیداست اما می‌دونم مسیر خوبی رو برای قدم برداشتن داخلش انتخاب کردم. تنها چیزی که تمام مدت همراهم بود، همین وبلاگ دوست داشتنی‌ایه که داشتم.

خب..تولدت مبارک، اولین وبلاگ زندگی من.

آیلین کوچولوی 10 ساله، کوچولوی مهربون که هنوز فکر می‌کنی دنیا به قشنگی نوشته‌های شیرینته و یک عالمه آرزوی دوست داشتنی برای خودتو دوستات داری، راهی که انتخاب کردی به دلنشینی چشمای تازه عینکی شده‌ت و احساسات آبیته نینی، 6 سال بعد منم که ازت تشکر می‌کنم بابت پا به این دنیا گذاشتن. نگران چیزایی که از دست می‌دی نباش، بهترش دستت می‌یاد هستک:)

 

+آهنگ پست: Pelicula by Alex Hoyer

++نگم انتشار آینده دیگه خودتون میدونید.

+++ای تویی که اینو میبینی ولی نوبادی نوکرایمو نخوندی، حتی اگر کوفتم از کیپاپ حالیت نیست پاشو برو بخونش بیناموس چرا که نه لوکیشن کره ست نه داستان آن چنان ربطی به کیپاپ داره.