Fic Name: My Happy Ending
Genre: Slice of life, Comedy, Romance, Fluf
Couple: SoonHoon, Meanie, Minsung
Author: Yuri
+خودمم ولی یه ثانیه اومدم اینو منتشر کنم برم-
++تاریخ تموم شدنش همونه که ته فایل زدم ولی ادیت و تایپش همین الان تموم شد::::))))
+++بچها بخونین اینو خب؟TT خیلی دوستش دارم:(
خسته نباشی دا 🤝🏽
فیک میونسو چی شد؟TT
وای سلین،امیدوارم زودتر کنکور بده خلاص شه از این همه فشارTT با این که هنوز مونده تا کنکورم،ولی سال کنکور وحشتناکه.
+آی وانت اسپویلTT
++چطوری لین؟
+++میگم وب مونی رو داری؟
منم دو سال دیگه کنکوری میشم،فاک..
+با گوشی مامانمم،رفتم خونه دانلود میکنمxD
++بهتر بشیTT منم خوبم
+++ای بابا. همه دارن میرن کهTT خبر نداری وب میزنه یا نه؟
وای آلو... این خیلی قشنگه. وقتی شروع کردم به خوندنش، یاد روزی افتادم که تو پیویم از سونیونگ فیلمنامه نویس و جیهونی که رشته‌‌ی موسیقی میخونه بهم گفتی. وقتی یادش افتادم لبخند زدم و ادامه دادم به خوندن این وانشاتت.
تک تک این صحنه‌ها رو میخوندم، میفهمیدم که بعضی از جاهاش، بخشی از خودت و زندگیت بودن. حتی وقتی سونیونگ و جیهون تو پل هوایی، شیرکاکائو میخوردن و آهنگ مارون تیلور رو گوش میکردن و اون عبارت رو میگفت، قشنگ حس کردم واقعا اینا جزی از وجود آلوئه.
خیلی لذت بردم، یه جاهایش رو اسکرین گرفتم که بذارم توی چنلم، چون دختر من بیشتر عاشق قلمت شدم.ㅠ0ㅠ
انقدر خوشگل نوشتی که دلم میخواد برم دو سه پارت از فیکشنم سریع بنویسم. هیههیهیهیی.
+ تو بین تشکر‌ها که اسم خودمو دیدم خوشحال شدم. به خدا کاری نکردم هیهیهیی. اگه بازم کمکی برای کارای فیکشن‌هات خواستی بگو.><
+ امیدوارم زودی کنکور رو عالی بدی و برگردی پیشمون.ㅠㅠ
یکم پیش تازه خوندمش و حینش با یه نفر درباره اینکه اصلا هپی اندینگ چیه صحبت کردم
و جا داره بگم دلم برای دنیایی که با خوندن نوشته هات واردش میشم تنگ شده بود=)
اصلا هم یه جایی به طور رندوم با چشمان اشک آلود متوقف نشدم بینش
دیشب خوندمش یادم رفت کامنت بذارم:"
خیلیییی قشنگ و پر از حس خوب بود آیلینTT
واقعا دوستش داشتم و اون تیکش که راجب تف کردن رو سر ملت نوشته بودی قلبم خیلی اکلیلی شد:"))) تو و اسکارتت>>>
لین من باید اینو بخونم ولی نمیتونممممTTTTTتا آخر هفته میخونمش عر میزنم خب@-@؟
دیروز خوندم نتونستم همون موقع کامنت بدم ولی واییییییی خیلی خوب بود.:*)))
خیلی جالب و خاص بود. زاویه دید و اینکه عامیانه بنویسی یا ادبی همشون به بهترین نحو ممکن انتخاب شده بودن و همین باعث شده بود برای خواننده روان‌تر و خوانا تر بشه. شخصیت‌ها رو هم من بعد از یه مدت دیگه کامل می‌شناختم. با اینکه نسبت به اولدر کوتاه‌تر بود اما هم شخصیت‌ها از یادم نمی‌رفتن هم خیلی بهشون خوب پرداخته شده بود و می‌تونستم ویژگی مشخص هرکدوم رو بگم.
و اینکه معلوم بود در مورد فیلمنامه‌نویسی و پروژه‌هاشون و اینا تحقیق کردی که باعث میشه ارزش بیشتری هم براش قائل بشم.
تلفیق آهنگ‌ها و فصل‌هاش هم خیلی به دلم نشست و نمیدونم چقدر درسته اما این نکته که برای هر بخش رنگ متفاوت انتخاب کردی به نظرم معنایی داشت.
یه چیزی که به نظرم خیلی منطقی نبود اینه که توی مدت کوتاه خیلیاشون رفتن تو رابطه، شایدم چون وانشات بود و کوتاه بود بهم این حس داده شد که همه چیز خیلی سریع و پشت سر هم داره اتفاق میفته.
خیلی دوسش داشتم و کاملا پیشرفتت توش دیده می‌شد.:*))) واقعا نوشته‌هات انگیزه‌این که منم برای نوشتن بیشتر تلاش کنم.TT برای بعدی هم بسیااار مشتاق می‌باشم.
دلم برا اون هیجانی که موقع خوندش داشتمم تنگ میشه:)
اینکه میتونم نوشته هات رو در حال نوشتن بخونم و بعضی اوقات اولین نفر باشم که میخونم خوشحالمم میکنه:>
لطفاا همیشه بنویسس و بهم بده بخونم چون واقعا یکی از دلایل اومدنم به زندان(مدرسه) نوشته های توئه-
خلاصهه وظیفمم بود به سوالات "الان چیکار کنم؟" جواب بدممم و میدونم استایلا خفن بوده ازم تشکر نکن😂
و خوشحالم تو پروسه نوشتنش همراهت بودمم :)
و اینکه مرسی برای thanks special 🌝
و در اخر اون داستانی که بهش اشاره کردی تو متن فیک رو خواستم بگم دوستان من خوندمششش😎
مرسیی برای نوشته هاتتت یوری💗
ببین میتونم این طوری بگم که هربار یه چیزی که نوشتی میخوندم یه حس افتخار مادرانه خیلی خاصی نسبت به کارات بم دست میده و توصیفی بهتر از این برای این وضعیت سراغ ندارم جدی XD
ببین میتونم این طوری بگم که هربار یه چیزی که نوشتی میخوندم یه حس افتخار مادرانه خیلی خاصی نسبت به کارات بم دست میده و توصیفی بهتر از این برای این وضعیت سراغ ندارم جدی XD
منظورم همه ی شخصیت هاست..نه لزوما شخصیت های اصلی:)))
من عاشق این حجم از قابل لمس بودن تمام نوشته هاتم..میتونی زندگی شون کنی..
و ممنونم که تایم تنهاییم رو به این وانشات گرم و دوست داشتنی مزین کردی..ادامه بده و فایتینگگ
