وای وای بچها یه لحظه بیاید همتون کار دارمممممممم
من الان باید یه بازی مافیای کامل و پر از جزئیاتو *از خودم* در بیارم بنویسم و دارم میمیرم عملن
پس بیاید یکم کمکم کنید درمورد جمله ها و اینکه وقتی خودتون بازی میکنید چی باعث میشه به بقیه شک کنید و تارگت زدناتون چجوریه و خلاصه اینطوری-
اومدم بگم بیا تو پست چوم جوابمو بده xD
+ برا فیکته؟
ولی من هر حرکتی بکنی انقدر حالیم هست که بفهمم نقشتو
تو میتونی بقیه رو احمق فرض کنی و بگی شهروندم
داری گند میزنی به بازی
قشنگ تکه به تکه حرکاتات و تکه به تکه حالت چهرت نقشتو مشخص میکنه
والا ما اینارو میگیم بقیه رو نمیدونم*
مافیای سونتین به قدر کافی کمک نمیکنه؟xDㅠㅠ
راستش تا الان بازی نکردمD:
دعوتم کردن یه بار ولی ترسیدم خراب کنم نرفتم-
طرف میتونه بگه تو و فلانی با هم تیم شدین مدام به فلانی تارگت میزنید توی رای گیری ها هم به هم رای نمیدین
بعد مثلا اگر یه مافیا بیرون از بازی باشه طرف میتونه بگه اره شما دو نفر رای دادین بهش که بره بیرون و عضو خودتون رو قربانی کردین تا با شهروندا همراه شین و کسی بهتون شک نکنه "-"
من واقعا از مافیا خوشم نمیاد تنها دلیلی هم که دونت لای سونیتن میدیدم کصخل بازی سونیونگ بود و پولی که سرش شرط میبستن"-"
هب گفتم که من و هستی دوستم نقشامونو بهم گفتیم
بعدش بچه ها اسکل بازی دراوردن دوباره نقش بندی کردیم
اینسری هم جفتمون شهروند شده بودیم ولی هستی نقششو نمی‌خواست لو بده پس شک کردم که مافیاست ولی خب چون سب باید پا میشد یکاری میکرد نقششو بخم لو نداد...
یعنی من میخواستم دستاشو بگیرم تا موقعی که مافیا بلند میشن مطمعن شم این مافیا نیست...ولی اون نزاشت دستاشو بگیرم"^"
یکی از رایج ترین لو بفتنا اینه مافیا باهم دست به یکی میکنن که فقط یه نفرو بندازن بیرون:"
بابا خب خودت این همه بازی کردی بعد از ما میپرسی تو بازی مافیا چی بگن؟xDD
اقا یعنیچی من یه بازی مافیای جدی میخوام که دکتر لکرتش بشم
بچ... فقط یه مافیای ساده‌ست زاویه دید چه صیغه ایه
پرونده قتله مگه TT
وای نه من الاناز سدت عر زدن با سونتین و فیک تو میمیرم😂😭
دکتر لکترو بکشی دیگه کامنت نمیدمم اصلا😂😭
یبار وسط مافیا بازی کردن خانومه مذهبی فامیل(در حقیقت از این ها که ادعای دین و ایمانشون میشه ولی در اصل از خیلی ها بدترن) اومد اون خانوم فامیل که حجاب نداشت رو بلاک کرد نتونه یه دور حرف بزنه. اصلا دلیلی نداشت برای این کار صرفا خوشش نمیومد ازش احتمالا و هنوزم سوژه ستXD یه نقشی بود میتونست این کارو کنه یادم نیست چی بود:0
آره لعنتی چون هربار یکی تو بازی میمیره تو دنیای واقعی هم قراره کشته بشه:)))
نوشته های آیلین؛ Bluewings.blog.ir
گوجو اونی چان
وانشات جنایی؟
اونی استوکیومتری فصل ۲ رو هم تموم کردم یعنی الان فقط مونده برم کتاب(بیاین فاکتور بگیریم جزوه فصل ۲ معلم رو نخوندم و قصد خوندن ندارم)
@سانبین
روانکاو بود روانشناس بود روانپزشک بود نمیدونم فکر کنم یکی از اینا بود که از این قابلیتا داشت
نمی دونم چرا مافیا دوست ندارم
نوشته های آیلین؛ Bluewings.blog.ir
منم. منم. منم.
اره اره اینا که برای میکردن نقشش روانپزشک بود فکر کنم
خیلی هم پر جمعیت داشتن بازی میکردنا
من یه گوشه نشسته بودم اون تایم با یه بنده خدایی دعوا میکردم بازی نکردم-
خلاصه که فامیلی مافیا بازی نکنید وگرنه خصومت شخصی میاد تو کارXD
باز خوبه فامیل شما بازی میکنن
فامیلای ما که چه مادری چه پدری بلا استثنا نچسب و خنک :[
با اینکه نمیدونم کاراکترش کیه ولی بدونید کراشمه از الان
ولی جدی زاویه جدید خیلی مقوله مهمیه
مهم ترین پوینتش اینه که زاویه دید هر کرکتر رو بتونی از اول تا آخر داستان درست حفظ کنی یا اگه قراره یهو زاویه دید یکی تغییر کنه پلات تویست طور باشه
آره لعنتی چون هربار یکی تو بازی میمیره تو دنیای واقعی هم قراره کشته بشه:)))
نوشته های آیلین؛ Bluewings.blog.ir
حتی ایده پردازی هات هم وایب همون نوجوون امریکایی رو داره (نه هر نوججون امریکایی ای، یه مدل نوجوون امریکایی)
بعد من همه سناریوهام تراژدی مطلقه.
@هیونگ
این فامیلهایی که داشتن بازی میکردن ترکیبی بودن نصفشون اون دسته پایه فامیل که تنها فامیل فیوریتمن، دسته دوم کسایی که ۵ سال یبار قبیله ای هجوم میارن و تو چشمای ما تنفر موج میزنه تو چشم های اونا غیبت
ایده هات جناییِ نوجوون آمریکایی طورانه ان
لین فقط خفه شو
حتی اگر احترام به بزرگتر رو هم بلد باشی سکوت میکنی چه برسه به اینکه من برای این ادعام کلی دلیل محکمه پسند و شاهد واجد شرایط دارم
از اونجایی ک اخرین باری ک بازی کردم ۷ ام بود ایده ای ندارم و منتظر میمونم بفرستی
هستی گور به گوری الان چند ماهه هی میگم بفرست هرچی مینویسی خرابیییی بفرست دیگاااا
@سانبین
کل فامیل ما دسته دومن TT xD
ینی میدونی من واقعا باهاشون حال نمیکنم یه طورین کلا
فامیل مادریم که پیششونم یاد تموم بدبختیام میوفتم به دلایلی پدری هم یه جور غیر قابل تحملی لوس و تازه به دوران رسیده میزنن
و پر سر و صدااا
ینی سر سفره میتمرگم اینقدر زر میزنن دلم میخواد با قورت دادن چنگال خودمو راحت کنم
حالا شانس ما بچه فامیل نداریم زیاد
یا خیلی بزرگن یا جوجه
هرچند ترجیح میدم این حالتو چون همون چند تا هم سن و سالی هم که هستن میخوام نباشن:|
نانائت نشو اونی چان
منم در عین اینکه کل سال در تلاش بودم در سایه ها بمونم تهش یه چیزی تو مایه های همین تینیجر آمریکایی منفور مدرسه شدم حالا خوبه تو منفور نیستیㅜㅜXD
منم جوجو ها از وقتی بزرگ تر شدن یعنی نینی نیستن خردسال متمایل به کودک شدن فقط با یکیشون بازی میکنم هنوزXD
میدونم ولی قبلا هم یبار گفتم آهنگ اونی چان رو دوست دارم بهت میاد XD (حالا خودم هر وقت یکی داش/برو صدام میکنه از خشتک اویزونش میکنم)
منفور خیلی کراش تر نیست؟XD
یا نینی بیار یا یکیو پیدا کن نینی بیاره من نینی میخوامㅠㅠ
پسرعموم بچه که بود همش همه رو گاز میگرفت عین سگ
یه بار دنبال خواهرم بود گازش بگیره
من از پشت گرفتمش که مهیا بتونه فرار کنه
بعد این توله سگ محکم دست منو گاز گرفت.
راستی ما تخم سگ هم داریم ماشالله روز اول عید جمع همه تخم سگا یجا جمعه دارم آمادگی روحی ایجاد میکنم برای برخورد با ۶ تا بچه ۲ تا ۱۱ سالㅠㅠ
یا یکی از عموزاده های دیگم وقتی بچه بود و مهیا هم بچه بود (جفتشون نینی بودن) اومد جوری موهای این بچه رو وقتی خواب بود کشید که توی مشتش یه گوله موی مشکی بود:)
خودت راضیش کن حرف منو گوش نمیدهㅠㅠ
وای پرسون در ورژن نینی مزنینثنثمث
من نینی هاشونم یه بار بغل میکنم اینقدر پرروان دیگه نمیذارن بزارمشون زمین:/
یکی از تفریحاتم گرفتن دستای این تخم سگا و چرخوندنشون بود بعد یه سری اینقدر شورشو دراوردن که از شدت سرگیجه و حالت تهوع فقط فرار کردم از دستشون.
نیاوردن بالا رو سر و کلت؟ دو هیج جلویی
وای چرا یادم آوردی عید همچین چیزایی هم داره
باز خوبه فاطمه هست کسی به من توجه نمیکنه بکنه هم اهمیت نمیده زود میکشه بیرون-
شت بهار اینا که قرار بود برن دیگه قرار نیست برن من برم مدزسه چیکار کنم پس-
مذاکره کردم با مامانم قرار شد فقط برا امتحان برم خودش هم بمونه همونجا که بعد برم گردونه خونه
گفت بیام خانم ادبیاته که بهتون گفته کائنات بزنه به کمرتون رو هم ببینم XD
گفت بیام خانم ادبیاته که بهتون گفته کائنات بزنه به کمرتون رو هم ببینم XD
نوشته های آیلین؛ Bluewings.blog.ir
چرا اینقدر خشن حالا...
ولی خب ۱. معلم ریاضی مدرسه ست و من تو امتحان ریدم و سر کلاساش هیج وقت حوصله ندارم پس زاغ سیاهمو چوب میزنه
۲. معلم ادبیاتی که گفت کائنات میزنه به کمرمون هم تو امتحانش ریدم
۳. دبیر عربی هم هست ولی این ترم عملکردم بهتر بوده ولی بازم خوب نیست
۴. معاون قراره برینه بهم و تو تایم امتحان اگه مامانم بمونه پیشش معاون ممکنه هر زری بزنه خصوصا بابت این یه هفته که نرفتیم
آموزش و پرورش قبل از استخدام کادر مدارس تست حرامزادگی و عقده‌ای بودن می‌گیره ازشون؟
@هیونگ
گفته بود حق الناس معلما گردنمونه و کائنات هیچ عملی رو بی جواب نمیزاره. چرا؟ چون ما نرفتیم مدرسه ولی اون مجبور بود تا ۲ بمونه تو مدرسه
هیونگ مدرسه ما مدرسه نیست ترکیبی از زندان و تیمارستانه که با عنوان سمپاد گولمون زدن که بتونن بستریمون بکنن توش::))))
دیگه شیمی بسه در حد ۱۲-۱۴ خوندم من قرار بود در حد ۲ گرفتن بخونم
واییی چقدر من تورو و نوشته هات رو دوست دارم که اینقدر روشون وقت می‌زاری و اهمیت میدی
آنقدر دوست دارم وقتی میبینم آنقدر توانا و با جزئیات چیز مینویسی
عاشقشمممم
خیلی بازی نکردم ولی چیزی که به ذهنم میرسه اینه که باید روی کسایی که هرکس بهشون ظن میزنه یا ازشون حمایت میکنه و رفتارش با اونها توی دور بعد تمرکز کرد.
@سانبین
وای بالاخره یکی درکم میکنه چرا از سمپاد متنفرم:))
واقعا این فرزانگان کوفتی در حدی سورئاله که میتونم ازش یه فیلمنامه با عنوان سلین این واندرلند بنویسم.
@هیونگ
مگه قانون اول سمپاد این نبود که همه باهم ازش متنفر باشیم؟:0
الان باس رو کی بریزیم😂
وای داشتم آنلاین مافیا بازی میکردم دختره شب معارفه گفت من فلانی عو گردن میگیرم بعد اینجوری بودم ک حاجییی وادفاککک چجوری شب معارفههه
من و نی نی؟ من و زاییدن؟ احتمال رخ دادن این موضوع همون قدریه که احتمال اینکه هستی من رو بگیره و توی روز عروسی مون بیگ هیت و اس ام ارتیستاشون رو بفرستن برامون اجرا کنن و رئیس جمهور امریکا بیاد سخرانی کنه توی مراسم مون و بچه مون هم ترنم باشه وجود داره. میبینید؟ حتی از یه عدد منفی هم احتمالش صفرتره.:|
بعد واقعا چطوری فکر کردید که یکی از شماها میتونه منو راضی کنه بزام؟ ویت وات؟
یعنی انقد دوسم دارید که وقتی اسمم میاد باید راجب یه چیز فوق سم غیر منطقی و غیر منتظره راجبم حرف بزنید؟
لامصبا شماها کراش دارید من که دارم قهوه مو میخورم در تنهایی و راحتی.
ولی جدیدا خیلی بدون من حالت محفل طور راه میندازیدا..خب پس من چی اخه؟ TTTTTTTTT
من هنوز دارم سر جمله ی "نی نی پرسون خیلی کیوت میشه" حرص میخورم و پاره میشم. وات ایز فشار؟ لای؟ نووو
یکی از همسایه ها عروسی داره و جدا از یازده و نیم در تلاشم بخوابم
روانی شدم از صدای آهنگی که هی بیشتر میشه
