کاشکی میتونستم برگردم چهل سال پیش، به قیمت جونمم که شده به تمام مردم بگم دست از این خریت بردارن، بگم جمهوری اسلامی بهشت نیست یه جهنم دیگست.دختر ۲۲ ساله رو تا کام مرگ بردین جوری که ۹۵ درصد مرده حساب میشه، به هدف اینکه رستگار بشین و پاداش هم بگیرین؟ اینه اون اسلامی که ازش حرف میزنین؟
دارم دیوونه میشم. اینبار مهسا امینی ۲۲ ساله بود، دفعه بعدی چی؟ کدوممون قراره کشته شیم به خاطر چهار تا تیکه پارچه؟
بچهها ممکن بود من باشم. ممکن بود یکی از ما باشیم. اینبار مهسا بود بعدی کیه؟ نفر بعد که قراره به خاطر خودخواهی این آشغالدونی کشته بشه کیه؟ چند نفر باید بمیرن تا بفهمین این کشوری که توش زندگی میکنین ارزش هیچیو نداره؟ کشوری که دغدغه زناش و دختراش زنده موندنه اون ایده آلیه که چهل سال پیش براش انقلاب کردن؟ گناه من و تو چیه که جبر جغرافیا توی تمام مراحل زندگی بهمون ترس و مرگو تزریق کرده؟
برام مهم نیست قراره بعد از زدن این حرفا چند نفر کنسلم کنن، اگه میخواین بذارین چندین نفر دیگه مثل مهسا زیر دست و پای گشت ارشاد کشته بشن ساکت بمونین و هیچی نگین. از بوی خونی که توی این کشور پیچیده متنفرم، از زنده بودن توی این کشور و ترس از اینکه مبادا بابت افتادن روسریم کشته بشم متنفرم.