من:میرم پیش مامانم* مامان اینجا کجای بدن میشه؟*اشاره کردن*

مامانم:دنده و طحال و اینا

من:عا، بعد پشتش چیه؟

مامانم:قفسه سینست دیگه و عصبا و رگا

من:بعد اگه طحال پاره شه میمیریم؟

مامانم:اندام داخلی بدن پاره شه نمیمیریم؟

من:عااا مرسییی

مامانم:باز میخوای کیو بکشی؟

من:پوزخند شیطانی* بعد علت مرگ خونریزیه؟

مامانم:اره، بگو میخوای چیکار کنی؟

من:جواب نمیدم و میرم تو اتاقم و ناخوداگاه شروع میکنم خندیدن*

مامانم:خدا بخیر کنه...

 

+بعضی وقتا حس میکنم مامان بابام زیادی ازم نا امیدن"-"xD

++ولی من نباید رو طحال کراش می زدم.

+++دیدین زیجی بلاخره کات کردن؟T-T از ذوق بندری میزدمTT

++++اگه برای اینکه کای رو بدن کی مشکلی دارن، من با کمال میل حضانتش رو به عهده میگیرم*----*