قبلا نوشت:یوری منم، آرتام داییمه، رومن بابامهxD

 

آرتام:بمولا که کمرم درد میکنه،کاناپه نمیخوام
رومن:چیمیگی واسه خودت امشب شب جمعه بود میخواستیم باهم دعا بخونیم
آرتام:یوری برای دعای اول بس بود بمولا

من:یوری برای دعای اول بس بود چه سمییهههه
من:من حاصل دعا نیستما
من:من قرار بود فقط یه بوس باشم

آرتام:حقیقت دایی جان

من:من اگه حاصل دعا بودم انقد منحرف در نمیومدم-

رومن:ابرو برا ما نزاشته این بچه

آرتام:ببین منم حاصل دعام ولی منحرفم

رومن:ببین بابایی تو حاصل دعا هستی ولی حلال زاده به داییش میره دیگه از این یکی شانس نیاوردیم

من:دلیل قانع کننده ای بود ولی اوما میگفت منو از لا خیارا پیدا کردن

رومن:دهن منو باز نکن یوری/

آرتام:ارام باش داداش

من:لبخند دندون نما-

رومن:یکم دیگ ادامه بدی با رسم شکل توضیح میدما

آرتام:یوری بدو پفیلاها رو بردار بیار

من:تازه دیشب وازلیناتونم انداختم دورD:

آرتام:مطمئن شدم حلال زاده ای