اونکوانگ:خبببب بیاید اینجااا همتوووووون

ووسوک:لیز میخوره سمتش*

اونکوانگ:عا همینجوری
بقیه:همدیگه رو نگا میکنن*
لیییززززز میخورن*
پنیل و کینو میرن تو پای اونکوانگ*
شین با پا مبره تووناموس اونکوانگ*

اونکوانگ:قرار نبود انقد خشن باشین...

سوجین:پناهم بدین
سویون:اوکیه
سوجینو بلند میکنه*
میون پشتیای مبل تو سالن تمرینو برمیداره*
سویون:سوجینو شوت میکنه تو مبل*
میون:پشتیا رو میذازه سر جاش*

جینهو:خبببب کجارو آتیش بزنیم؟

مینی:اوپا مگه تو سربازی نبودی؟

جینهو:فرار کردم*-*

اونکوانگ:تسلیم نشین ما فِرار میکنیممم

میون:یسسسسسسسس
میون از احساساتی شدن زیاد نا خواسته با پا تو ناموس اونکوانگ میزند*

سویون و میون و سورن مبلو میکشن*

پنیل:این چرا؟

شوهوا:ببین اوپا،

شوهوا دوتا میزنه رو مبله و جیغ سوجین در میاد*

شوهوا:سوجین این توعه

هویی با بلک کارتش پرواز کنان از پنجره میاد تو:نگران نباشید خودم یه کمپانی جدید میزنم

سونگیون:برید بیرون یه صداهایی میشنوم

تو راه رفتن از جلو اتاق لایتسوم رد میشن*

هینا:به پییششش

لایتسوم مث جوجه دنبال بقیه راه میفتن به سمت بیرون*

بیرون کیوب همه فندوما هیت فورمینیتو گذاشتن دارن فریاد میزنن رو به ساختمون:عای هیت یووو

جینهو میاد:داش حکم داریم اینجارو تیر بارون کنیم همه بیرونن جز رئیس؟!

هویی:واسا خیابونو خالی کنم داش

میاد اون چیزه که راهو باهاش نشون میدن برداره میاره بالا اون چیزه شوت میشه* چراغ راهنما میشکنه*

جینهو‌:بشین الان دست و پاتم میشکنی:/

فرمانده:جینهویاا شلیک کنیممم؟

جینهو:چرا از من میپرسیی؟؟

فرمانده:ساختمون خالیه؟

فرمانده رو به فندوما*آتشششششش

نورلندا با منجنیق:بزنیمم؟

جینهو:عینک دودی میزنه* این استایلیسته که زور میکرد من دکممو باز کنمم بزنین دم دستتون

نورلند، یونیورس، چشیر، ملودی، آیینگ، فنای لایتسوم:به آتیش کشیدن کیوب*

آیلین و روهینا درحال فیلم گرفتن*فالوورای عزیزم به آتیش کشیدن کیوبو نگا میکنین

شوکو و کریستال:زخایر نفت ایرانو خالی کردیم پرسون و اسما ام دارن بمبای اتمیو تنظیم میکنن بزنن

هلیا و ایمی و سارینا با هینا و جوهیون جلو ساختمون سوخته کیوب منچ بازی میکنن*

وندا که گستیارو آورده:نیروی کمکی داریم

یونیکو و سانبین درحال شعار دادن:ای کیوب ای کیوب ننگ به نیرنگ توو

هممون درحال شعار دادن:تا کیوبو نسوزونیم آروم نمیگیگیریممممم

سای داره با هویی قرارداد میبنده برا کمپانی جدید*

دان:گایز..

پنتاگون:هیوجونگ...

دان و پنتاگون میپرن بغل هم*

هیونا و جسی دارن تورک میرن*

رامش و ترنم از دور:ما نمیشناسیمشون ولی کمک میکنیم*کبریت میندازن تو نفتای کنار ساختمون*

الکی از هلیکوپتر میپره پایین بغل سی ال سی*

نورلندا سوجینو از مبل در آوردن دارن به کیوب فاک نشون میدن*

آیلین که اوربیتا و فیوزا رو آورده:بریم بیشتر بسوزونیمششششششش

 

و اینگونه شد که کیوب تبدیل به خرابه ای سوخته شد و هویی و سای با هم کمپانی لی هوییتک و حاج آقا سای و پسران رو راه اندازی کردن

 

کردیت:بخش زیادیشو ماهک نوشته، من آخراشو خودم اضافه کردم:>