زمان:2 دقیقه پیش
من:*امتحان دادم میرم صبحونه بخورم*
بابام:امتحان خوب دادی؟
من:آرهه عالی بود
مامانم:امتحان دیگه نداره امروز؟*خطاب به بابام*
من:*انقد میخندم که نون میپره تو گلوم*
بابام:
بابام:نه یه امتحانم ساعت 10 داره یکیم 3 عصرXD
زمان:2 دقیقه پیش
من:*امتحان دادم میرم صبحونه بخورم*
بابام:امتحان خوب دادی؟
من:آرهه عالی بود
مامانم:امتحان دیگه نداره امروز؟*خطاب به بابام*
من:*انقد میخندم که نون میپره تو گلوم*
بابام:
بابام:نه یه امتحانم ساعت 10 داره یکیم 3 عصرXD
نه فقط الان ریاضی داشتم که چون تستی بود همه باهم دادیم کلا 6 تا سوال بود😐💔
از بقیش خبر ندارم هنوز شروع نشده
ازین نظر سنجیا میفرسته ما جوابشو بزنیم😒
خوابم میاد ینی خیلیااااا چشمام نمیبینه(عینک نزدی اسکلللل)
جدن؟وای راس میگه😐💔
میزنم حالا الان حال ندارم
وای نه من دوسش دارم راحت تره رو کاغذ نمیخواد بنویسیم😂💔
میزنی روش
یه گذینه هست پس گرفتن رای
اونو میزنی و دوباره رای میدی
حالا من XD:
من : امروز امتحان دادم خیلی خوب بود...
مامانم : عه نگفته بودی امتحان داری!
من خطاب به مامان و بابام : درسا از هشتم به بعد سخت میشه..
بابام خطاب به مامانم : این مگه کلاس ششم نبود ؟@-@
XDDD