فکر بلند شدن حدود ۱۷۲ تا ماهیچه رو به کار میندازه تا روی دستشویی بشینم و مایه زهرمار بشاشم اونم همینطور پشت سر هم برای بقیه زندگیم
مفهوم زندگی کردن مثل یه شوخی سادیسمی میمونه...
Rue, euphoria
فکر بلند شدن حدود ۱۷۲ تا ماهیچه رو به کار میندازه تا روی دستشویی بشینم و مایه زهرمار بشاشم اونم همینطور پشت سر هم برای بقیه زندگیم
مفهوم زندگی کردن مثل یه شوخی سادیسمی میمونه...
Rue, euphoria
میدونی چیزی نیست که من واقعا براش مشتاق باشم
میدونی مثل اینکه برای گفتنش ذوق داشته باشم یا واسه انجام دادنش
و هر دفعه که اینو به یکی میگم اونا اینجورین که اوه مای گاش چقد ناراحت کننده ولی فکر میکنم این برای بیشتر مردم همینجوریه
مثلا وقتی به مامانم نگاه میکنم یا به بچهای مدرسه و چیزایی که توی تامبلر پست میکنن به نظر میاد همشون به گا رفتن یا گم شدن
فقط یه دلیلی دارن که اینو زیر یه نقاب پنهان کنن
مثلا خانواده یا دوست پسر و دوست مجازی، اونا فقط میخوان به یه جایی برسن که همه چیز با معنی به نظر بیاد.
افسردگی بعد از سریال فقط اونجاش که ثانیه به ثانیه قسمتاشو برای سوسی تعریف کردم
(میدونستین فردا فصل دوم موریارتی شروع میشه؟)
ترو بیوتی سه تا مود بیشتر نداره
1.عین چی رمانتیکه و احساس سینگلیت میزنه بالا
2.یه جوری غمگینه که میشینی زار میزنی
3.یه جوری کمدیه که بالشتو تا ته میکنی تو حلقت باز به قطعات نامساوی تقسیم میشی میری تو دیوار
من هنوز دارم به اون سکانسی که سوهو پسره رو مجبور کرد از جوکیونگ عذرخواهی کنه میخندم
تصور کنید اون روز رویایی رو، که پریود درد نداره...
و هان سوجون با اون شورت پلنگیش میپره وسط خونتون.