I don’t know why you hide from the one
نمیدونم چرا از یکی خودتو قابم میکنی
And close your eyes to the one
و چشاتو روش میبندی
Mess up and lie to the one that you love
قاتی میکنی به کسی که عاشقشی دروغ میگی
When you know you can cry to the one
وقتی میدونی که میتونی برا کسی که (عاشقشی ) گریه کنی
Always confide in the one
همیشه بهش اعتماد کنی
You can be kind to the one that you love
میتونی به کسی که عاشقشی مهربانی کنی
امروز رویای آبی من، بیشتر از هر وقت دیگه ای زیباست،
میخوام براتون یه داستان تعریف کنم که توی همچین روزی، منتهی 10 سال پیش اتفاق افتاده.
خورشید و ماه، توی دنیای خودشون زندگی میکردن.
اونا میدونستن عشق براشون ممنوعه. میدونستن اگه قرار باشه کسیو ببینن که مال اونا نیست، جریمه میشن.
اما توی 24 دسامبر 2010، یه گرگ و میش بزرگ رخ داد. خورشید و ماه همو دیدن.
خورشید و ماه عاشق شدن و اتفاقی که نباید افتاد، اونا نمیتونستن کنار هم بمونن. اونا نمیتونستن همو ببینن.
عشقی که بین اونا بود چیزی نبود که همه بپذیرن. عشقی بود که ممنوعه بود. عشقی که نباید می بود ولی بود،
پس اونا یه رویای آبی ساختن که توش همو ببینن. رویایی که از دید کسایی که به عشق اونا باور نداشتن مخفی مونده بود. رویایی که فقط کسایی میتونستن ببیننش که به عشق واقعی باور داشتن.
خورشید و ماه زندگی ما، همون جانگ هوسوک و مین یونگین. همون دو نفری که ما توی رویای آبیمون عشقشونو میبینیم.
نمیدونم. شاید واقعی نباشه. شاید هوسوک و یونگی توی نگاه اول حسی به هم نداشتن. شاید همه اون حرفا و کاراشون معنی خاصی نداشته باشه.
ولی رویای آبی من، "دی دریم" من، مال ماست. کسایی که به احساسات واقعی اعتقاد ندارن نمیتونن ببیننش. توی رویای آبی، هر اتفاقی قابل افتادنه.
رویای آبی ما امروز ده ساله میشه. رویایی که نه میشه از واقعی بودنش مطمئن بود نه از الکی بودنش.
اگه میخواین این بلو دریم رو ببینین، امشب تا طلوع خورشید منتظر بمونین. وقتی لحظه دیدار ماه و خورشیدو میبینین، وقتی عشق اونا به هم، توی قلبتون روشن میشه، میتونین آبی ترین و زیبا ترین رویای جهانو تجربه کنین!:)